نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 225
آنها را ابو هريره و
ابو بكر رساندند، و انتخاب على (ع) هم براى رساندن برائت آنهم نه از نظر اين است
كه در شخص على خصوصيتى بوده بلكه از اين نظر بوده كه با رسم عرب آن وقت وفق
مىداده، چون عرب وقتى مىخواست عهدى را بشكند يا خود معاهد آن را نقض مىكرد و يا
مردى از اهل بيت او، و همين معنا باعث شد كه رسول خدا 6 حكم برائت را از ابى بكر
گرفته و به دست على بسپارد و او را روانه كند تا بدين وسيله سنت عرب را حفظ كرده
باشد.
آن گاه اضافه
كردهاند: معناى اينكه آن حضرت در جواب اين سؤال ابى بكر كه گفت يا رسول
اللَّه چيزى در باره من نازل شده؟ فرمود: نه و ليكن از من پيامى
نمىبرد مگر خودم و يا مردى از من همين است كه اگر من تو را عزل كردم و على
را نصب نمودم براى اين بود كه اين سنت عربى را از بين نبرده باشم.
و لذا
مىبينيم ابو بكر از پست خود عزل نمىشود، و هم چنان امير الحاج هست و عدهاى از
قبيل ابى هريره و آن ديگران كه در روايات اساميشان برده نشده از طرفش مامورند كه
در ميان مردم ساير احكام را جار بزنند، و على (ع) يكى از اين عده و از مامورين ابى
بكر بوده، و لذا در بعضى از روايات آمده كه ابو بكر در منى به خطبه ايستاد و وقتى
خطبهاش تمام شد متوجه على (ع) شد و گفت: يا على برخيز و رسالت پيغمبر را برسان.
اين بود آن مطالبى كه به منظور توجيه روايات گفتهاند[1].
[نقد و رد
آن گفتهها]
و هر دانشمند
اهل بحثى كه به روايات و آيات رجوع كند، آن گاه در بحث و مشاجرهاى كه علماء كلامى
دو فرقه شيعه و سنى در باب افضليت كردهاند دقت نمايد جاى ترديدى برايش نمىماند
كه اهل سنت، بحث تفسيرى را كه كارش به دست آوردن مدلول آيات قرآنى است، با بحث
روايى كه كارش برچيدن روايات صحيح از ميان روايت مجعول است و همچنين با بحث كلامى
كه آيا ابى بكر افضل از على است و يا على افضل از ابى بكر است و يا امير الحاج
بودن افضل است از تبليغ آيات برائت و اينكه اصلا در آن سال امير الحاج على بود يا
ابى بكر، خلط كردهاند.
در حالى كه
در بحث تفسيرى در پيرامون آيه نبايد بحث كلامى را پيش كشيد، پس بحث كلامى بايد به
كلى كنار رود، و اما بحثى كه از نظر تفسير و از نظر روايات مربوط به آيات برائت
كردهاند حق اين است كه آقايان از نظر تشخيص معانى آيات و سبب نزول آنها و