نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 22
ايشان به كرسى
بنشيند.
(لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُبْطِلَ الْباطِلَ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ) از ظاهر
سياق برمىآيد كه لام در ليحق براى غايت است، و كلمه
مذكور تا آخر آيه متعلق به جمله(يَعِدُكُمُ اللَّهُ) باشد، و بنا
بر اين، معناى آيه چنين مىشود: اگر خداوند به شما چنين وعدهاى داد- و او هرگز
خلف وعده نمىكند- براى اين بود كه بدين وسيله حق را تثبيت كرده، و باطل را باطل
معرفى نمايد هر چند كفار نخواسته باشند و بلكه كراهت داشته باشند.
و به اين
بيان روشن مىگردد كه جمله(لِيُحِقَّ الْحَقَّ ...)، تكرار
جمله(يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ
بِكَلِماتِهِ) نيست، هر چند همان معنا را افاده مىكند (چون يكى مربوط
به اصل وعدهاى است كه خدا داده، و ديگرى مربوط است به مواجه نمودن مسلمين بر خلاف
ميل و انتظار آنان با لشكر كفار).
(إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ
مِنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ) استغاثه به معناى درخواست يارى
است، هم چنان كه در جاى ديگر مىفرمايد:
(فَاسْتَغاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ)[1] معناى
امداد معروف است،
[مراد
از مردف بودن ملائكهاى كه در جنگ بدر به يارى مسلمين نازل شدند]
و
مردفين از ماده ارداف است و ارداف به معناى اين است كه شخص
سواره كسى را رديف (ترك) خود سوار كند، و ردف - بطورى كه راغب گفته است
به معناى تابع است و ردف المرأة به معناى سرين و كفل زن است و ترادف
به معناى اين است كه دو چيز و يا دو كس يكديگر را متعاقب كنند، و رادف
به معناى متاخر است، و مردف آن كس است كه جلو سوار شده و كسى را پشت
سر خود سوار كند[2].
و به اين
معنا آيه مورد بحث با آيه(وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ
بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ، إِذْ
تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَ لَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ
بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلِينَ، بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَ
تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ
آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ، وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى
لَكُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ
اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ)[3] كه آن نيز
اشاره به همين داستان مىكند سازگار مىشود.
[1] پس آنكه از شيعيان او( موسى) بود وى را عليه آن كس كه از
دشمنانش بود به يارى طلبيد. سوره قصص آيه 15
[3] اين خدا بود كه شما را در واقعه بدر، يارى كرد در حالى كه
شما زبون بوديد، پس، از خدا تقوا داشته باشيد شايد شكرش بجاى آوريد، بياد آر آن
زمان را كه به مؤمنين مىگفتى آيا اين شما را بس نيست كه پروردگارتان با سه هزار
فرشته نازل شده كمكتان كند؟ آرى، اگر صبورى كنيد و تقوا پيشه سازيد و دشمنان در
همين شور و هيجان خويش بر شما بتازند پروردگارتان با پنج هزار فرشته نشانگذار مدد
مىكند، خداوند اين( وعده) را نداد مگر اينكه بشارتى براى شما باشد، و اينكه
دلهايتان آرامش يابد و( هر چند ملائكه شما را يارى كردند و ليكن) هيچ نصرتى جز از
ناحيه خداى عزيز حكيم نيست. سوره آل عمران آيات 123- 126.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 22