responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 361

عظمت بوده، و عظماء در اين مقام هميشه از خود و اطرافيان خود دم مى‌زنند، و مى‌گويند: ما چنين كرديم و ما چنان كرديم به خلاف آخر كلام كه مقام، مقام اظهار عنايت خاصه نسبت به مخاطب و يا نسبت به خطاب است و در چنين مقامى بايد به صيغه افراد (قال) تعبير كرد، و لذا مى‌بينيم در آيات مورد بحث و در موارد ديگرى كه مناجات انبياء و اولياء (ع) نقل شده، آنجا كه دعاهاى نوح و ابراهيم (ع) آمده و آنجا كه دعاى موسى (ع) در شب طور بازگو شده و آنجا كه ادعيه ساير صالحين و استجابت دعاهايشان به ميان آمده همه جا لحن كلام آنان لحن متكلم وحده است، كه با مقام مناجات و اظهار كوچكى تناسب دارد، و هيچ جا از اين لحن عدول نشده است مگر براى فهماندن نكته زائدى.

و اما التفاتى كه در جمله‌(وَ الَّذِينَ هُمْ بِآياتِنا يُؤْمِنُونَ) بكار رفته و با اينكه سياق كلام در اول آيه سياق متكلم وحده بوده و مى‌فرمود: پس من به زودى مى‌نويسم رحمت خود را ... در آخر فرموده: و كسانى كه به آيات ما ايمان مى‌آورند ، ظاهرا نكته‌اش اين باشد كه بخواهد اين آيه را با آيه بعدى كه خود يك نوع بيانى است براى جمله و كسانى كه ... متصل سازد، زيرا آيه بعدى بطورى كه بعدا نيز اشاره خواهيم كرد به منزله جمله معترضه‌اى است كه از نتيجه بحث گريز مى‌زند و سياق آن از سياق آيه مورد بحث يعنى خطاب مشافهى ميان موسى و خداى تعالى خارج است، و از آن آيه به بعد به سياق اصلى كلام يعنى سياق تكلم با غير برگشت مى‌شود.

پس اينكه فرمود:(وَ الَّذِينَ هُمْ بِآياتِنا يُؤْمِنُونَ) و نفرمود: و الذين هم بآياتى يؤمنون براى اين است كه به نحو لطيفى آيات بعدى را با آيات قبل از آيه مورد بحث متصل سازد و اين از عجائب سياقات قرآنى است- دقت بفرماييد كه جاى دقت است-.

( الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ‌) ...(كانَتْ عَلَيْهِمْ )

[معناى اصر در(وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ)]

راغب در مفردات گفته است: اصر به معناى گره زدن و حبس كردن به قهر است، گفته مى‌شود: أصرته فهو ماصور يعنى زندانى كردم او را و او فعلا زندانى است، كلمه ماصر و ماصر - به فتح صاد و كسر آن- به معنى زندان كشتى است، در قرآن هم كه مى‌فرمايد:(وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ) معنايش اين است كه خداوند چيزهايى را كه مانع ايشان از خيرات و رسيدن به صواب مى‌شود از آنان بردارد، و در آنجا كه مى‌فرمايد:(وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً) نيز به همين معنا است، گر چه بعضى‌ها گفته‌اند معنايش ثقل و سنگينى است، و ليكن‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 361
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست