responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 252

بعيد نيست بگوييم كلمه‌(الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ) در آيه بعدى (كه مراد از آنها چيزهايى است كه مايه بد حالى و خوشحالى انسان است) قرينه باشد بر اينكه مراد از ضراء در آيه مورد بحث مطلق امورى باشد كه مايه بد حالى انسان است. و بنا بر اين ذكر ضراء بعد از باساء از قبيل ذكر عام بعد از خاص خواهد بود. بهر حال خداى سبحان در اين جمله اين معنا را خاطر نشان مى‌سازد كه سنت الهى بر اين جارى بوده كه هر پيغمبرى از پيغمبران را به هر ناحيه‌اى از نواحى مى‌فرستاده از آنجايى كه منظورش از فرستادن انبياء هدايت بندگان بوده به همين منظور اهل آن ناحيه را به نحوى از انحاء گرفتار شدايد مالى و جانى مى‌كرد تا شايد بدين وسيله به تضرع و توسل به پروردگارشان وادار شوند، و در نتيجه دعوت آن پيغمبر بهتر و زودتر به نتيجه برسد. آرى، ابتلائات و شدائد كمك خوبى است براى دعوت انبياء (ع) زيرا انسان مادامى كه متنعم به نعمت‌ها است سرگرمى به آن از توجه به خداى تعالى كه ولى همه آن نعمت‌ها است بازش مى‌دارد، وقتى نعمتى از كفش رود احساس حاجت نموده، همين احتياج، غرور او را به ذلت و مسكنت مبدل مى‌نمايد و به جزع و فزع وادارش مى‌كند، و بناچار به درگاه كسى كه دفع ذلت و برآمدن حاجتش به دست او است التجاء مى‌برد، و آن كس خداى سبحان است، و لو اينكه او خودش نداند، و ليكن وقتى پيغمبر و يا وصى پيغمبرى به او گفت كه فريادرس تو همان آفريدگار تو است زودتر از دوران غرورش به سوى حق هدايت مى‌شود، هم چنان كه فرموده:(وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأى‌ بِجانِبِهِ وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعاءٍ عَرِيضٍ)[1].

[سنت ابتلاء به سختى‌ها (باساء و ضراء) و سنت عطاء نعمت، دو سنت الهى براى آزمايش امت‌ها است.]

(ثُمَّ بَدَّلْنا مَكانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا ...) تبديل چيزى به چيز ديگر، نهادن دومى است در موضع اولى. و معناى كلمه سيئه و حسنه معلوم است، و مراد از آنها گرفتارى و آسايش و ناامنى و امنيت و خلاصه نقمت و نعمت است، به شهادت اينكه در آخر همين آيه مى‌فرمايد:(قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ).

كلمه عفوا از ماده عفو است كه به معناى كثرت تفسير شده، يعنى تا آنكه زياد كردند مال و اولاد را بعد از آنكه خداوند با فرستادن بلا كم كرده بود مال و اولادشان را ممكن هم هست كه به معناى محو اثر بوده باشد و لو اينكه مفسرين اين احتمال را نداده‌اند- هم چنان كه‌


[1] و چون انسان را نعمتى دهيم روى مى‌گرداند و از در تكبر به پهلو دور مى‌شود ولى وقتى بدى به او رسد دعائى عريض دارد( يعنى به درخواست يك حاجت و دو حاجت اكتفاء نمى‌كند و يا در يك درخواست خود پافشارى دارد. سوره حم سجده آيه 51

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 252
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست