responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 229

در ذيل آيات مورد بحث مى‌فرمايد:(وَ تِلْكَ حُجَّتُنا آتَيْناها إِبْراهِيمَ عَلى‌ قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ...) و در سوره ديگرى مى‌فرمايد:(وَ لَقَدْ آتَيْنا إِبْراهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا بِهِ عالِمِينَ)[1] و همچنين در باره گفتگوى با پدرش مى‌فرمايد:(يا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ ما لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِراطاً سَوِيًّا)[2] و همچنين آياتى ديگر.

ابراهيم (ع) پس از فراغت از اين دو مرحله به محاجه با نمرود پادشاه معاصرش مى‌پردازد، زيرا نمرود مثل ساير ستمگران و ظالمان كه در قديم مى‌زيسته‌اند، ادعاى ربوبيت كرده بود و همين رويه غلط جباران آن روز بود كه فكر بت‌پرستى را در بشر بوجود آورد. و لذا مى‌بينيم قوم ابراهيم (ع) داراى خدايان بى‌شمارى بوده‌اند، و براى هر خدايى مجسمه‌اى بوده و بعضى از آنان، خدايان اين مجسمه‌ها را، مانند آفتاب و ماه و كوكب- كه گويا ستاره زهره است- مى‌پرستيده‌اند.

اين است خلاصه آنچه كه از آيات كريم مورد بحث، استفاده مى‌شود و به زودى به قدر توانايى و قدرتمان به طور تفصيل در باره مضامين آن، بحث مى‌كنيم- ان شاء اللَّه تعالى-(وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ) قرائت‌هاى هفتگانه، كلمه آزر را به فتح راء خوانده‌اند، و آن را عطف بيان از كلمه ابيه و يا بدل از آن گرفته‌اند. البته بعضى نيز آن را به ضم راء قرائت كرده و ظاهرا آن را منادى براى نداى حذف شده دانسته و تقديرش را يا آزر ا تتخذ اصناما آلهة پنداشته‌اند، بعضى ديگر آن را أ أزر أ تتخذ با همزه استفهام و نصب أزر أ قرائت كرده و ازر را مصدر از باب أزر يازر كه به معناى قوت است دانسته‌اند. و بنا بر اين قرائت معناى آيه چنين مى‌شود: بياد آر زمانى را كه ابراهيم به پدرش گفت آيا بت‌ها را براى اينكه كمك و مددكار تو باشند، خداى خود گرفته‌اى؟ .

[اختلاف مفسرين در معناى كلمه آزر و اينكه آزر چه نسبتى با ابراهيم 7 داشته است‌]

به هر تقدير مفسرين در باره كلمه: آزر بنا به قرائت اولى كه قرائت مشهورى است و همچنين بنا بر قرائت دومى كه قرائت غير مشهور است اختلاف كرده‌اند، كه آيا اين كلمه اسم پدرش بوده و يا آنكه لقب وى بوده است كه مدح او را مى‌رسانيده اگر به معناى كمك گيرنده باشد، يا ذم او را مى‌فهمانيده است اگر به معناى لنگ و يا كج و معوج باشد. و


[1] و همانا ما قبلا رشد ابراهيم را به او داده بوديم و به وضع و حالات او آگاه بوديم. سوره انبيا آيه 51

[2] اى پدر! از علم بهره‌اى به من داده شده كه به تو داده نشده است پس مرا پيروى كن تا به راه راست هدايتت كنم. سوره مريم آيه 43

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 229
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست