نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 131
هم چنان كه گفته
مىشود: عام قابل- سال آينده . و دابر به اثر هر چيزى هم
اطلاق مىشود، مثلا به نسل آدمى و هر اثر ديگرى كه از وى به جا مىماند
دابر گفته مىشود، پس اينكه خداى تعالى فرمود:(فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا) معنايش اين است كه هلاكت و نابودى همه ايل و
تبارشان را فرا گرفت، و از آنان عين و اثرى را باقى نگذاشت يا از آنان احدى نجات
نيافت، البته اگر به اين معناى دومى باشد، در حقيقت معناى آيه فهل ترى لهم
من باقية [1] را خواهد
داشت.
و اينكه به
جاى ضمير هم اسم ظاهر(الْقَوْمِ الَّذِينَ
ظَلَمُوا) را به كار برد و نفرمود دابرهم براى اين بود كه دلالت
كند بر اينكه ظلمشان سبب شد كه خداى تعالى محكوم به هلاكشان كند، و نسلشان را
براندازد، علاوه بر اين، راه را هم براى جمله(وَ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ) هموار مىسازد، زيرا
با در نظر گرفتن اين معنا كه آيه مشتمل است بر توصيف كفار به ظلم و بر ستايش خدا
به ربوبيت به خوبى فهميده مىشود كه در جميع بلاهايى كه بر سر كفار آمده، تا جايى
كه مستاصل و منقرضشان ساخته تقصير با خودشان بوده، چون مردمى ستمگر بودهاند، و
هيچ ملامتى بر خداى تعالى نيست، بلكه او سزاوار مدح و ثنا است، زيرا در باره آنان
جز به مقتضاى حكمت بالغهاش رفتار نكرده و در راهى كه منتهى به هلاكتشان شد جز به
سوى چيزى كه خودشان اختيار كردند سوقشان نداده.
با اين بيان
روشن شد كه هر خوارى و زشتى بر كافرين و هر حمد و ثنا از آن خداى رب العالمين است.
[احتجاج
عليه مشركين به عجز شركاى ادعايى و بتهايشان از هر دخل و تصرفى در عالم]
(قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ ...) گرفتن گوش و
چشم به معناى كر و كور كردن آن است، و مهر بر دلها نهادن، به معناى بستن دريچه دل
است، به طورى كه ديگر چيزى از خارج در آن داخل نشود، تا قلب در باره آن فكر كند و
به كار افتد و خير و شر و واجب و غير واجب آن را تشخيص دهد، آرى، مهر بر دلها
نهادن به اين معنا است، نه اينكه به كلى قلب را از خاصيتى كه دارد كه همان صلاحيت
براى تفكر است، بياندازد، زيرا اگر به اين معنا باشد، آن وقت چنين كسى بايد ديوانه
شود، و حال آنكه كفار ديوانه نبودند، بلكه تنها فرقى كه دلهاى آنان با دلهاى
سايرين داشت اين بود كه كفار كلام حق را در باره خداى سبحان گوش نمىدادند و آياتى
را كه دلالت مىكند بر اينكه او يگانه است و شريك ندارد، نمىديدند، پس مىتوان
گفت كه دلهايشان، دلى است كه
[1] آيا باقيماندهاى از آنان را مىبينى؟ سوره حاقه آيه 8
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 131