نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 531
(إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا
الْمُخْلَصِينَ)[1] و در باره
موسى (ع) فرموده:(إِنَّهُ كانَ مُخْلَصاً)[2] و از طرفى ديگر از
همين انبياى مخلص و بى گناه طلب مغفرت را حكايت كرده، چنان كه از ابراهيم (ع)
حكايت كرده كه عرض كرد: ((رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ )[3] و از موسى (ع) نقل
كرده كه گفت:(رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِأَخِي وَ أَدْخِلْنا فِي
رَحْمَتِكَ)[4] و هر كسى
مىتواند بفهمد كه اگر مغفرت جز به گناهان متعارف تعلق نمىگرفت طلب مغفرت ايشان
با اينكه بى گناهند معنايى نداشت. گر چه بعضى در توجيه آن گفتهاند كه اين حضرات
خواستهاند از باب تواضع در برابر پروردگار، خود را در عين بى گناهى گنهكار
بخوانند، ليكن اين توجيه نيز غلط است و گويا غفلت كردهاند از اينكه انبياء هيچ
وقت در نظريات خود خطا و شوخى و تعارف نمىكنند و اگر طلب مغفرت مىكنند اين
تقاضاىشان جدى و از آن معناى صحيحى در نظر دارند.
علاوه بر
اين، دعاى ابراهيم (ع) تنها بخودش نبود بلكه دعاى به پدر و مادر و جميع مؤمنين هم
بود. در باره خودش ممكن است كسى بگويد تعارف است، در باره جميع مؤمنين چه خواهد
گفت؟ و هم چنين نوح (ع) كه به طور اطلاق عرض كرد:(رَبِّ
اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَ
لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ)[5] چه اطلاق
كلامش شامل كسانى هم كه معصومند و محتاج به مغفرت نيستند مىشود.
با اينهمه
چطور ممكن است كسى نفهمد كه گناهانى غير از گناهان متعارف هست كه از آن طلب مغفرت
مىشود. و طلب مغفرتى غير از طلب مغفرت متعارف هست و خداوند از ابراهيم نقل مىكند
و مىفرمايد:(وَ الَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ
الدِّينِ)[6] و شايد همين
نكته باعث شده كه خداى تعالى هر جا كه در كلام خود رحمت و يا رحمت اخروى يعنى بهشت
را ذكر مىكند قبل از آن مغفرت را اسم مىبرد، مثلا مىفرمايد:(وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ)[7] و
[1] بدرستى كه او از بندگان مخلص ما است. سوره يوسف آيه 24