نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 459
بود، و إزار را روى همه لباسها مىپوشيد و آن تا
نصف ساق پايش بود. و همواره پيراهنش را با شال مىبست و چه بسا در نماز و غير نماز
كمربند آن را باز مىكرد، و آن حضرت عبايى داشت كه با زعفران رنگ شده بود، و بسيار
اتفاق مىافتاد كه تنها همان را بدوش گرفته و با مردم به نماز مىايستاد، كما
اينكه بسيار مىشد كه تنها يك كساء مىپوشيد بدون چيزى ديگر، و براى آن حضرت كسايى
بود كه بار لائيش پشم بود و آن را مىپوشيد و مىفرمود: من هم بندهاى هستم و لباس
بندهها را مىپوشم، علاوه بر اين، دو جامه ديگر هم داشت كه مخصوص روز جمعه و نماز
جمعهاش بود، و بسيار اتفاق مىافتاد كه تنها يك سرتاسرى مىپوشيد بدون جامه ديگر
و دو طرف آن را در بين دو شانه خود گره ميزد، و غالبا با آن سرتاسرى بر جنازهها
نماز ميخواند و مردم به آن جناب اقتدا مىكردند، و چه بسا در خانه هم تنها با يك
إزار نماز مىخواند و آن را به خود مىپيچيد و گوشه چپ آن را به شانه راست و گوشه
راستش را به شانه چپ مىانداخت و چه بسا كه با همين إزار در آن روز مجامعت كرده
بود، و نيز چه بسا نماز شب را با إزار اقامه مىكرد و آن طرفش را كه طره داشت بدوش
مىافكنده و بقيهاش را هم بروى بعضى از زنان خود مىانداخت و با اين حالت نماز
مىگذاشت، و نيز آن حضرت كساء سياه رنگى داشت كه آن را به كسى بخشيد، ام سلمه
پرسيد: پدر و مادرم فدايت باد كساء سياه شما چه شد؟ فرمود: به ديگرى پوشاندمش، ام
سلمه عرض كرد هرگز زيباتر از سفيدى تو در سياهى آن كسا نديدم.
انس مىگويد:
خيلى از اوقات آن حضرت را مىديدم كه نماز ظهر را با ما، در يك شمله (قطيفه كوچك)
مىخواند در حالتى كه دو طرفش را گره زده بود، رسول خدا 6 هميشه انگشتر بدست
مىكرد، و بسيار مىشد كه از خانه بيرون مىآمد در حالى كه نخى به انگشترى خود
بسته بود تا به آن وسيله به ياد كارى كه مىخواست انجام دهد بيفتد، و با همان
انگشتر نامهها را مهر مىكرد و مىفرمود مهر كردن نامهها بهتر است از تهمت، خيلى
از اوقات شب كلاه، در زير عمامه و يا بدون عمامه به سر مىگذاشت و خيلى از اوقات
آن را از سر خود برمىداشت و بعنوان ستره[1]
پيش روى مىگذاشت و به طرف آن نماز مىكرد، و چه بسا كه عمامه به سر نداشت تنها
شالى به سر و پيشانى خود مىپيچيد، رسول خدا 6 عمامهاى داشت كه آن را
سحاب مىگفتند، و آن را به على (ع) بخشيد، و گاهى كه على (ع) آن را به سر
مىگذاشت و مىآمد رسول خدا
[1] ستره( بضم سين) چيزى را گويند كه وقت خواندن نماز پيش روى
مىگذارند، مانند عصا و غير آن.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 459