نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 446
به مردم بود و بهترين مردم و نافعترين آنان بود
براى مردم[1].
17- و نيز در
آن كتاب مىگويد: رسول خدا 6 چنان بود كه اگر مسرور و راضى مىشد مسرت و رضايتش
براى مردم بهترين مسرتها و رضايتها بود، اگر موعظه مىكرد موعظهاش جدى بود نه
به شوخى، و اگر غضب مىكرد- و البته جز براى خدا غضب نمىكرد- هيچ چيزى تاب مقاومت
در برابر غضبش را نداشت، و هم چنين در تمامى امورش همين طور بود، وقتى هم كه به
مصيبتى و يا به ناملايمى برمىخورد امر را به خدا واگذار مىكرد، و از حول و قوه
خويش تبرى مىجست و از خدا راه چاره مىخواست[2].
مؤلف: معانى
توكل بر خدا و تفويض امر به او و تبرى از حول و قوه خويشتن و راه چاره از خدا
خواستن همه به هم مربوط و برگشت همه آنها به يك اصل است و آن اين است كه براى امور
استنادى است به اراده الهىاى كه غالب بر هر اراده ديگرى است و هرگز مغلوب نمىشود
و قدرت الهىاى كه ما فوق هر قدرت و غير متناهى است، و اين خود معنا و حقيقتى است
كه كتاب خدا و سنت رسول گراميش متفقا مردم را به اعتقاد بر آن و عمل بر طبق آن
دعوت كردهاند، قرآن كريم مىفرمايد:(وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ
الْمُتَوَكِّلُونَ)[3] و نيز
مىفرمود:
(وَ
أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ)[4] و نيز
مىفرمود:(وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ)[5] و نيز مىفرمايد:(أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ)[6] و نيز
مىفرمايد:(وَ أَنَّ إِلى رَبِّكَ الْمُنْتَهى)[7] و غير اين از آيات،
و روايات در اين باره از حد شمارش افزون است.
و متخلق به
اين خلقها و متادب به اين آداب شدن علاوه بر اينكه آدمى را در مسير حقايق و
واقعيات قرار داده و عملش را منطبق بر وجهى مىسازد كه بر حسب واقع بايد آن طور
واقع شود و علاوه بر اينكه آدمى را مستقر در دين فطرت كرده، و اين معنا را ارتكازى
آدمى