نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 43
كسى بگويد: اينان تغيير حالت ندادهاند خيال
نكنيد كه وقتى نزد شما مىآيند و از نزد شما بيرون مىروند كافر آمده و با دلى
سرشار از ايمان مىروند، نه كافر آمده و كافر مىروند.
ضمير
هم در جمله(وَ هُمْ قَدْ خَرَجُوا بِهِ) براى تاكيد و مشخص
كردن آنها در نفاق و تثبيت كفرشان ذكر شده است و گرنه حاجتى به ذكر آن نبود.
عدهاى هم گفتهاند معناى آيه اينست كه اين منافقين همواره و در احوالات مختلف كفر
متحولند و هر ساعتى در يك حالتى از حالات كفرند.[1](وَ تَرى كَثِيراً مِنْهُمْ يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ
أَكْلِهِمُ السُّحْتَ ...) ظاهرا مقصود از اثم- گناه در
اينجا چنانچه از آيه بعدى كه مىفرمايد:(عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ
وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ) استفاده مىشود، همان خوض و خردهگيرى در
آياتى است كه بر مؤمنين نازل شده، و مراد، گفتن مطالبى است كه در معارف دين موجب
كفر و فسق مىشود.
بنا بر اين
مىتوان گفت گناهان سهگانهاى كه در آيه اسم برده شده است گناهانى است كه نسبت به
ساير گناهان زبانى و عمليشان كلىتر است و در حقيقت مشتى است از خروار و
نمونهايست از بسيارى كه در ايشان است. چون آنان هم مرتكب به گناهان زبانى و هم به
گناهان عملىاند و مقصود از گناهان عمليشان يا همان تعدى نسبت به مؤمنين است و يا
گناهانى است كه بين خود و خداى خود دارند، مانند خوردن اموال مردم به باطل و سحت،
مثل رشوه و ربا و نظائر آنها.
آيه شريفه
مورد بحث پس از آنكه نمونهاى از رذايل و گناهان آنان را مىشمارد آن گاه به مذمت
آن رذائل پرداخته و مىفرمايد:(لَبِئْسَ ما كانُوا
يَصْنَعُونَ) سپس بدنبال آن، علماى آنان يعنى ربانيين و احبار را توبيخ مىكند، و
به اين جرمشان مؤاخذه مىنمايد كه آنان حضور داشتند و آلودگيها و گناهان ملت خود
را مىديدند، و مىتوانستند ايشان را راهنمايى نموده و از منكر نهىشان نمايند، و
ليكن نكردند و آنان را از اين گونه گناهان موبقه و بس بزرگ جلوگيرى ننمودند، با
اينكه عالم به احكام دين خود بودند و مىدانستند كه اين گونه كارها گناه و
نافرمانى خداست. و در اين باره مىفرمايد:
[سرزنش
علماء اهل كتاب به جهت گنهكارى اهل كتاب و سكوت آنان در مقابل آن معاصى]
(لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ
وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ) و چه بسا از
اينكه در اين آيه مانند آيه قبلى عدوان را همراه اثم ذكر
نكرده بتوان