responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 357

كرد: (وَ أَنْتَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ)- و تو بر هر چيزى شاهد و ناظرى تا دلالت كند بر اينكه شهادتى هم كه او در ايام زندگى خود متصدى آن بود حصه ناچيزى بود از شهادت عامه مطلقه‌اى كه خداى تعالى بر هر چيز دارد، چون حق تعالى نه تنها شاهد بر اعمال، آن هم تنها اعمال امت مسيح (ع) است، بلكه هم شاهد بر اعيان همه موجودات است و هم بر اعمال آنها است كه از آن جمله است اعمال بندگانش و از آن جمله است اعمال امت مسيح، چه اعمالى كه در زمان مسيح مى‌كرده‌اند و چه اعمالى كه بعد از وى انجام مى‌داده‌اند، پس خداى تعالى هم با وجود شهدا و هم بدون آنان شهيد است، و از اين جا روشن مى‌شود كه حصر مزبور در حق خداى تعالى صادق است اگر چه شهداى ديگر هم از قبيل مسيح باشند كه شهادت دهند. و گرنه، اگر مثلا شاهد بودن مسيح مضر به اين حصر بود خود مسيح با اينكه مى‌دانست بعد از او پيغمبران و شهداى ديگرى هم خواهند بود، شهادت بعد از خود را حصر در خداى تعالى نمى‌كرد، دليل اينكه مى‌دانست بعد از او پيغمبر و شهيد ديگر خواهد آمد بشارتى است كه خود او بر آمدن رسول خدا 6 داده. و قرآن كريم آن را از او حكايت نموده و فرموده:(يا بَنِي إِسْرائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ)[1] و در اينكه مانند مسيح شهيد است در قرآن كريم فرموده:

(وَ جِئْنا بِكَ عَلى‌ هؤُلاءِ شَهِيداً)[2]، علاوه بر اينكه در صحت حصر مسيح همين بس كه قرآن آن را حكايت نموده و بر آن صحه گذاشته و آن را ابطال نكرده است، پس اشكالى نيست در اينكه تنها خداى سبحان شهيد است و بس، اگر چه شهدايى هم باشند، به اين معنا كه حقيقت شهادت تنها از آن خداى سبحان است، چنان كه حقيقت هر كمالى از آن اوست، و اگر غير خدا كسى چيزى از كمالات و خيرات را دارا است، خداوند به او تمليك كرده و اين تمليك هم نظير تمليك‌هاى ما نيست كه اگر چيزى به كسى تمليك كنيم ديگر داراى آن چيز نيستيم، آرى خداى تعالى چنان نيست كه اگر به كسى چيزى تمليك كند، باعث شود كه خود، مالك آن نباشد. گويا آيه شريفه محتاج به توضيح بيشترى نباشد، و بر خواننده محترم است كه در اطراف آنچه گفته شد تدبر نمايد.

پس، از اين دو آيه شريفه كه حال مسيح (ع) را حكايت مى‌كند معلوم شد كه‌


[1] هان اى بنى اسرائيل بدرستى من فرستاده خدايم بسوى شما در حالتى كه مصدق كتاب تورات موجود و مبشر به آمدن رسولى هستم كه بعد از من خواهد آمد و اسم مباركش احمد است. سوره صف آيه 6.

[2] سوره نساء آيه 41.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 357
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست