نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 123
كه گفتيم، يا اين است كه همسايگان را علم و دين
ياد مىدهيد و آنان را داناى به احكام دين مىسازيد و نيز امر به معروف و نهى از
منكرشان مىكنيد، يا اينكه در همين دنيا و قبل از رسيدنتان به عقوبت آخرت عقوبتتان
خواهم نمود، عرض كردند يا رسول اللَّه پس يك سال به ما مهلت بده، زيرا تعليم و
تعلم آنان دست كم يك سال وقت لازم دارد، آن جناب پذيرفته و يك سال مهلتشان داد، آن
گاه اين آيه را تلاوت فرمود:(لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي
إِسْرائِيلَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ
كانُوا يَعْتَدُونَ. كانُوا لا يَتَناهَوْنَ عَنْ مُنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما
كانُوا يَفْعَلُونَ)[1].
در تفسير
عياشى از محمد بن هيثم تميمى از امام ابى عبد اللَّه (ع) روايت شده كه آن جناب در
تفسير آيه شريفه:(كانُوا لا يَتَناهَوْنَ عَنْ مُنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ
ما كانُوا يَفْعَلُونَ) فرمود: اين را بايد بدانيد آنان كه اين آيات
در مذمتشان نازل شده با اينكه خود اهل معصيت و در آن گناهان قدم نمىگذاشتند در
مجالس اهل گناه هم شركت نمىكردند، و تنها جرمشان اين بود كه وقتى اهل معصيت را
مىديدند برويشان مىخنديدند، و با ايشان انس مىداشتند[2].
و نيز در
تفسير عياشى است كه مروان از بعضى از اصحاب خود از امام ابى عبد اللَّه (ع) روايت
مىكند كه گفت: وقتى در حضور امام (ع) گفتگو از نصارا و عداوتشان به ميان آمد حضرت
فرمود: ستايشى كه خداى تعالى در آيه:(ذلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ
قِسِّيسِينَ وَ رُهْباناً وَ أَنَّهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ) از آنان
كرده راجع به مردمى است كه ما بين غيبت مسيح و بعثت محمد 6 مىزيستهاند، و در
انتظار بعثت آن جناب روزشمارى مىكردهاند.[3]
مؤلف: ظاهر آيه همانطورى كه سابقا هم گفتيم اين است كه اصولا ملت نصارا و نوع
مردمش داراى اين فضايلند، و شايد امام هم نخواستهاند بفرمايند كه آيه در شان عده
معينى از نصارا است، تا كسى نگويد روايت با عموم آيه منافات دارد، بلكه مراد امام
(ع) اين بوده كه گر چه آيه در باره عموم است، ليكن عمومى كه آن روز مىزيستهاند،
و اين آيه در شانشان نازل شده. مردمى بودهاند كه نبوت خاتم النبيين را قبول داشته
و در انتظار بعثتش بودند، بنا بر اين، تا وقتى آيه شريفه در مقام مدح ايشان است كه
رفتار خود را تغيير ندهند، و با اينكه رسول اللَّه 6 مبعوث شده دعوتش را پشت گوش
نيندازند، چنان كه در هر جاى