نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 92
نه تو مىتوانى چنين دلسوزى بكنى و نه او نزد خدا
استحقاق چنين احترامى دارد.[1] و در كتاب
معانى الاخبار، از سليمان، از امام صادق (ع) روايت آمده كه در تفسير آيه مورد بحث
فرموده: اى سليمان، در ميان اين مستضعفين كسانى هستند كه گردنشان از تو گوشتدارتر
است، مستضعفين كسانى هستند كه روزه مىگيرند، و نماز مىخوانند و شكم و شهوت خود
را از حرام نگه مىدارند، و حق را در غير ما نمىدانند، كسانى هستند كه به
شاخههاى شجره نبوت دست آويختهاند، اينها هستند كه مادامى كه چنگ به شاخهها
دارند و آنان را مىشناسند، اميد است خدا از آنان عفو فرمايد، اگر عفو فرمايد به
رحمت خود عفو فرموده، و اگر عذابشان كند به گمراهى خود آنان عذابشان كرده است.[2] مؤلف: اينكه فرمود: حق را در
غير ما نمىدانند ... منظور اشاره به مذهب ناصبىها است كه با اهل بيت (ع)
دشمنى دارند و يا تقصيرى كه كار را به نصب بكشاند، هم چنان كه روايات بعدى نيز بر
اين معنا دلالت دارد.
و در همان
كتاب، از امام صادق (ع) روايت شده كه مستضعفين را چند قسم كرده كه بعضى مخالف بعضى
ديگرند، و هر كس از اهل قبله ناصب و دشمن اهل بيت نباشد او مستضعف است.[3] و نيز در همان كتاب[4] و در تفسير عياشى[5] از امام صادق (ع) روايت شده كه در
تفسير آيه مورد بحث فرموده:(لا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً) يعنى
نمىتوانند براى نجات خود از نصب و دشمنى اهل بيت چارهاى بينديشند،(وَ لا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا) يعنى هيچ راهى به سوى حق نمىيابند، تا قدم
در آن راه نهند، اينگونه افراد ناصبى كه در اعتقاد باطل خود تقصيرى ندارند، اگر به
اعمال حسنه و اجتناب از محرمات الهى داخل بهشت شوند بارى به منازل ابرار نمىرسند.
و در تفسير
قمى از ضريس كناسى از امام ابى جعفر (ع) روايت كرده كه گفت: به امام (ع) عرضه
داشتم: فدايت شوم، كسانى كه معتقد به توحيد و نبوت محمد 6 هستند ولى هم
گناهكارند و هم در حين مرگ امامى براى خود