responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 637

6 بسته بودند شكسته و نامه‌اى به مكه به ابى سفيان بن حرب نوشتند و مشركين مكه را دعوت كردند كه با لشگر به مدينه بيايند و در قلعه‌هاى آنان وارد شوند و رسول خدا 6، (كه از ناحيه غيب جريان را فهميد) ابى لبابة بن عبد المنذر را نزد آنان فرستاد كه بايد از قلعه‌هاى خود بيرون آيند، بعد از آنكه از ابا لبابه اطاعت نموده و از قلعه‌ها بيرون شدند ابا لبابه به گلوى خود اشاره كرد (ابو لبابه از طائفه اوس بود و با يهوديان قرظى سابقه دوستى داشت و به همين جهت وقتى به پيشنهاد خود يهوديان و اجازه رسول خدا 6 به ميان قلعه رفت، زنها و كودكان دورش را گرفتند و فرياد به گريه و شيون بلند كردند، ابو لبابه تحت تاثير قرار گرفت و با علم به اينكه نبايد اسرار را به دشمن گفت اشاره به گلوى خود كرد كه همه شما كشته مى‌شويد و از قلعه بيرون آمد، در حالى كه از كردار خود پشيمان شده بود، يكسره به مدينه رفت و خود را به ستونى بست و گفت: خود را آزاد نمى‌كنم تا توبه‌ام قبول شود) نظير اين خيانت را طلحه و زبير كردند و به نصارا و اهل شام نامه مى‌نوشتند عكرمه اضافه مى‌كند من شنيده‌ام كه اين خيانت تنها كار نامبردگان نبوده بلكه جمعى از اصحاب رسول خدا 6 از بيم فقر و فاقه با يهوديان بنى قريظه و بنى النضير مكاتبه سرى داشتند و اخبار رسول خدا 6 را به آنان مى‌رساندند تا به اين وسيله بتوانند از يهوديان پول قرض بگيرند و سودهاى ديگرى ببرند ولى در اين آيه از آن كار نهى شدند.[1] مؤلف: اين روايت اشكالى ندارد و مى‌خواهد كلمه ولايت را كه در اين آيات آمده بود به ولايت محبت و مودت تفسير كند، ما نيز در سابق همين معنا را تاييد كرديم و آن داستان اگر حقيقتا سبب نزول آيات باشد به حكم اينكه مورد مخصص نيست آيات به اطلاق خود باقى است، در هر واقعه ديگرى غير از واقعه بنى قريظه راه دارد و اگر داستان بنى قريظه سبب نزول نبوده، راوى از پيش خود آيات را بر آن قصه تطبيق كرده كه كار آسان‌تر و اطلاق آيات واضح‌تر است.

[منظور از قومى كه مى‌آيند و در برابر مؤمنين متواضع و در برابر كفار شديدند امام على (ع) و اصحاب اويند]

و در مجمع البيان در ذيل آيه شريفه:(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ ...)، گفته: بعضى گفته‌اند: منظور از قومى كه مى‌آيند و در برابر مؤمنين متواضع و در برابر كفار شديدند امام امير المؤمنين على (ع) و اصحاب اويند كه با ناكثين و قاسطين و مارقين جنگيدند و اين معنا از عمار ياسر و حذيفه و ابن عباس روايت شده و از


[1] در المنثور ج 2 ص 291.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 637
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست