نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 633
[1]،(إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ)[2]،(إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ)[3] و آياتى ديگر از
اين قبيل.
و اگر شما
خواننده عزيز آياتى را كه آثار اين اوصاف و فضائل را شرح مىدهد آمارگيرى كنى به
خصال ستوده بسيارى دست مىيابى و متوجه مىشوى كه همه آنها به اين معنا برگشت
مىكند كه صاحبان اين خصال همان افرادى هستند كه قرآن كريم وارث زمينشان خوانده و
دارندگان عاقبة الدارشان معرفى نموده، هم چنان كه آيات مورد بحث نيز به اين
خصوصيات اشاره نموده و در يك كلامى جامع فرموده:(وَ
الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى)[4] كه ان شاء
اللَّه العزيز در جاى مناسبى معناى همين كلام جامع را شرح داده بيان مىكنيم كه
چگونه عاقبت از آن تقوا است.
(أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ) كلمه
اذلة جمع كلمه ذليل و كلمه اعزة جمع كلمه عزيز است، جمله:(أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ) كنايه است از شدت تواضعشان در برابر مؤمنين
تواضعى كه حكايت از تعظيم خدا ولى آنان داشته باشد، خدايى كه ايشان نيز اولياى
اويند و جمله:(أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ) كنايه است از اينكه
اين اولياى خدا خود را بزرگتر از آن مىدانند كه اعتنايى به عزت كاذب كفار كنند،
كفارى كه اعتنايى به امر دين ندارند، هم چنان كه خداى تعالى پيامبر خود را همين
طور ادب كرده، و به وى فرموده:(لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما
مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَكَ
لِلْمُؤْمِنِينَ)[5]، و اگر
كلمه اذلة را با حرف على متعدى كرده، شايد علتش اين بوده
كه در خصوص اين مورد معناى شفقت و يا ميل در آن تضمين شده.[6](يُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ) در اين دو
جمله دو مطلب داريم اما در جمله اول اين است كه اگر در ميان همه فضائل
[1] خدا كسانى را دوست مىدارد كه چون بنيانى ريخته شده از قلع
در صف جهاد مىايستند و در راه او جهاد مىكنند. سوره صف، آيه 4 .
[4] سر انجام نيك از آن تقوا است. سوره طه، آيه 132 .
[5] به زر و زيورهايى كه ما به بعضى از خانوادههاى كفار
دادهايم تا چند صباحى سر گرم آن باشند چشم مدوز و بر زندگى آنان غبطه مخور، بلكه
در برابر مؤمنين خضوع و تواضع كن. سوره حجر، آيه 88 .