نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 631
دوست نمىدارند و اگر قرار باشد فردى از افراد
انسان را دوست بدارند اولياى خدا را به ملاك دوستى با خدا دوست مىدارند.
[كسانى كه
خدا دوستشان دارد مبرا از رذائل و متصف به فضائل هستند]
و اما اينكه
خدا آنان را دوست مىدارد، لازمهاش اين است كه اين طائفه از هر ظلمى و از هر
پليدى معنوى يعنى كفر و فسق مبرا باشند حال يا به عصمت الهى و يا با مغفرت الهى و
از راه توبه، دليل بر اينكه دوستى خدا چنين لازمهاى دارد اين است كه آنچه گناه و
ظلم هست مبغوض خداى تعالى است و كسى كه خدا او را دوست مىدارد ممكن نيست كه از
ظلم و پليدىهاى معنوى مبرا نباشد و گرنه خدا ظلم را دوست داشته و حال آنكه در
آيات زير فرموده كه خداى سبحان كفر و ظلم و اسراف و افساد و تجاوز و استكبار و خيانت
را دوست ندارد، توجه فرمائيد:(فَإِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ
الْكافِرِينَ)[1]،(وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ)[2]،(إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ)[3]،(وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ)[4]،(إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ)[5]،(إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ)[6]،(إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنِينَ)[7] و آياتى
ديگر از اين قبيل.
و اين آيات
آنچه رذائل انسانيت هست در اين چند جمله جمع كرده است و اگر انسانى به خاطر اينكه
خداى تعالى او را دوست دارد، اين رذائل از او بر طرف شده باشد، قهرا چنين انسانى
به فضائلى متصف مىشود كه مقابل آن رذائل است، چون ممكن نيست فردى از انسان متصف
به هيچيك از صفات فضيلت و رذيلت نباشد، مگر انسانى كه هنوز متخلق به خلقى نشده، و
اما بعد از متخلق شدن، بالآخره يا به فضائل متخلق مىشود و يا به رذائل.
نتيجه
مىگيريم كه اين مؤمنين كه خدا دوستشان دارد و آنان نيز خدا را دوست دارند،
ايمانشان آميخته با ظلم نيست، همانهايى هستند كه خداى تعالى در باره آنها فرموده:(الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ
الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ)[8]، پس چنين
افرادى از ضلالت