responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 605

خداى سبحان در جمله مورد بحث كه فرموده:(لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى‌ أَوْلِياءَ)، مساله ولايت را مقيد به هيچ يك از خصوصيات و قيدها نكرده و بطور مطلق فرموده: يهود و نصارا را اولياى خود مگيريد، پس آيه شريفه از اين جهت مطلق است، چيزى كه هست از آيه بعدى كه مى‌فرمايد: تو اى پيامبر بيماردلان را مى‌بينى كه به سرعت به طرف يهود و نصارا مى‌روند و مى‌گويند مى‌ترسيم بلائى بر سر ما بيايد ... ، فهميده مى‌شود كه مراد از ولايت نوعى از نزديكى و اتصال است كه با بهانه بيماردلان متناسب باشد و آن اين است كه يهود و نصارا دولتى و سلطه‌اى داشته‌اند كه مسلمانان بيمار دل مى‌ترسيده‌اند در تحت سلطه آنان منكوب شوند، هم چنان كه ممكن است دولت و سلطه در غير يهود و نصارا بوده و بيماردلان مى‌خواسته‌اند با دوستى با يهود و نصارا آنها را ناصر خود گرفته و از شر صاحب دولت و سلطنت محفوظ بمانند كه بنا بر اين عنوان ولايت در آيه به معناى خصوص نصرت خواهد بود و همچنين ممكن است از خود يهود و نصارا مى‌ترسيده‌اند و با آنها دوستى مى‌كرده‌اند كه از شرشان محفوظ بمانند در اين صورت ولايت به معناى محبت و معاشرت خواهد بود.

و كلمه ولايت به معناى قرب محبت و معاشرت جامع هر دو فائده و هر دو معنا است، هم معناى نصرت و هم محبت و امتزاج روحى و بنا بر اين همين معنا مراد از آيه است و به زودى از نكاتى كه در قيود آيه و صفات ماخوذه در آيه اخير يعنى آيه:(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ ...) هست استفاده مى‌كنيم كه مراد از ولايت در اينجا يعنى در جمله مورد بحث تنها ولايت محبت است و لا غير.

[اقوال مفسرين در باره اينكه مراد از ولايتى كه در(لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى‌ أَوْلِياءَ) از آن نهى شده كدام ولايت است‌]

ليكن بعضى از مفسرين اصرار ورزيده‌اند در اينكه مراد از ولايت، ولايت نصرت است و آن عبارت است از پيمان‌هاى همكارى و يا سوگند بر يارى و همكارى كه بين دو كشور و دو قبيله بر قرار مى‌شود كه هر يك از دو طرف، آن طرف ديگر را در هنگام حاجت و نياز يارى كند، مفسر نامبرده استدلالى كرده كه خلاصه‌اش اين است كه: همانطور كه از ظاهر آيات بر مى‌آيد- قبل از حجة الوداع در اوائل هجرت نازل شده، در ايامى كه رسول خدا 6 و مسلمين از كار يهوديان مدينه و اطراف آن يعنى فدك و خيبر و غير آن فارغ نشده بودند و هنوز با آنها و با نصارا درگيرى داشتند و از سوى ديگر بين آنان و طوائفى از عرب پيمان و سوگند بر نصرت بر قرار بود و چه بسا كه نظريه اين مفسر با رواياتى كه در شان نزول آيات وارد شده منطبق هم باشد، چون در آن روايات آمده كه عبادة بن صامت از قبيله بنى عوف بن خزرج از بنى قينقاع به خاطر اينكه با رسول خدا 6 جنگيدند بيزارى جست، با اينكه بين بنى عوف و بنى قينقاع سوگند بر نصرت بر قرار بود، ليكن عبد اللَّه بن ابى‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 605
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست