نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 594
طبقه قرار دارند، طبقه اول افضل و اكمل از آن دو
طبقه ديگر است و طبقه دوم پائينتر از طبقه اول و بالاتر از طبقه سوم يعنى احبار
است و احبار عبارتند از علماى دين كه علم دين را از راه تعليم و تعلم حمل
كردهاند.
و خداى تعالى
در آيهاى كه امام به آن استدلال فرموده، از نحوه علم ربانيين خبر داده و فرموده:(بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتابِ اللَّهِ وَ كانُوا عَلَيْهِ شُهَداءَ) و اگر منظور
از اين عبارت صرف دانايى به كتاب خدا بود و ربانيين نيز علمشان مانند علم علما بود
مىفرمود: بما حملوا من كتاب اللَّه ، هم چنان كه در سوره جمعه در باره
احبار يهود فرمود:(مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها
...)[1] آرى استحفاظ
به معناى در خواست حفظ است و معناى آن تكليف به حفظ مىباشد، پس ربانيين كسانى
هستند كه مسئول و مكلف به حفظ كتابند، نظير اينكه در باره صديقين فرموده:(لِيَسْئَلَ الصَّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِمْ)[2] يعنى تا
صديقين را مكلف كند به اينكه صدق نهفته در باطن جانشان را اظهار كنند و اين حفظ و
شهادت بر كتاب تمام نمىشود مگر با عصمت كه جز در امام معصوم از طرف خداى سبحان
محقق نمىشود، براى اينكه خداى سبحان مجاز بودن در حكومت را بر حفظ كتاب شرط كرده
و نيز شهادت آنان بر كتاب را معتبر شمرده، و اين محال است كه خداى تعالى كسى را
شاهد بر كتاب قرار دهد و به وسيله او كتاب ثابت گردد كه جائز الخطاء باشد و غلط از
او نيز سر بزند.
پس اين حفظ و
شهادت غير از حفظ و شهادتى است كه بين ما مردم معمولى يافت مىشود بلكه از قبيل
حفظ اعمال و شهادتى است كه بيانش در تفسير آيه شريفه:(لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ
شَهِيداً)[3] در جلد اول
اين كتاب گذشت.
و اگر در
اينجا يعنى در آيه مورد بحث، اين حفظ و شهادت را به همه انبياء و ربانيين و احبار
نسبت داده، با اينكه قائم به بعضى از افراد است كه همان معصومين (ع) هستند، نظير
نسبتى است كه در آيه سوره بقره داده بود، در آنجا نيز شهادت بر اعمال را به همه
امت نسبت داده بود و استعمال اينگونه نسبتها در قرآن شايع است مثل آنجا كه
مىفرمايد:
[1] مثل كسانى كه تورات را بر خود تحميل كردند ولى آن را در خود
پياده نكردند مثل الاغى است كه كتاب بارش كرده باشند. سوره جمعه، آيه
5 .
[2] تا از صادقان از صدقشان بازخواست كند. سوره احزاب، آيه
8 .