نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 570
آنكه در پارهاى از مقدمات آن تقصير كرده باشد،
مثلا با اينكه مىتوانسته در پى تحصيل علم به وظائف دينى خود بر آيد بر نيامده
باشد پس آيه شريفه شامل همه آن مواردى كه مفسرين ذكر كردهاند مىشود و اختصاص به
يك مورد و دو مورد ندارد و اطلاعات بيش از اين را بايد در كتب فقه جستجو كرد.
[مراد
از مهيمن بودن قرآن مجيد بر كتب آسمانى]
(وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ
مِنَ الْكِتابِ وَ مُهَيْمِناً عَلَيْهِ) كلمه
مهيمن از ماده هيمنه گرفته شده و به طورى كه از موارد استعمال
آن بر مىآيد معناى هيمنه چيزى بر چيز ديگر اين است كه آن شىء مهيمن بر آن شىء
ديگر تسلط داشته باشد، البته هر تسلطى را هيمنه نمىگويند، بلكه هيمنه تسلط در حفظ
و مراقبت آن شىء و تسلط در انواع تصرف در آن است، و حال قرآن كه خداى تعالى در
اين آيه در مقام توصيف آن است نسبت به ساير كتب آسمانى همين حال است، چون خداى
تعالى در جاى ديگر قرآن فرموده كه قرآن(تِبْياناً لِكُلِّ
شَيْءٍ)- بيانگر هر چيزى مىباشد است، آرى قرآن از كتب آسمانى آنچه كه
جنبه زير بنا و ريشه دارد و قابل تغيير نيست گرفته و آنچه از فروع كه قابل نسخ
بوده و مىبايد نسخ شود نسخ كرده، چون اگر نسخ نمىكرد آن احكام احكامى بود كه در
مرور زمان دست تحول، خود به خود آن را از بين مىبرد و به شكلى كه متناسب با حال
بشر و كمك كار او در صراط ترقى و تكامل باشد در مىآورد، لذا مىبينيم كه خداى
تعالى در وصف قرآن مىفرمايد:(إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي
لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ)[1]، و نيز
فرموده:(ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ
مِنْها أَوْ مِثْلِها)[2]، و نيز
فرموده:(الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ
الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ
الْإِنْجِيلِ، يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَ
يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ، وَ يَضَعُ
عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِي كانَتْ عَلَيْهِمْ، فَالَّذِينَ
آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ
مَعَهُ، أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ)[3].
[1] اين قرآن بشر را به راه و هدفى هدايت مىكند كه استوارترين
راه و هدف است، و هيچيك از احكامش دستخوش فرسودگى و كهنهگى نمىشود. سوره
اسراء، آيه 9 .
[2] ما هيچ آيتى را نسخ نمىكنيم مگر آنكه مثل آن و يا بهتر از
آن را مىآوريم. سوره بقره، آيه 106 .
[3] كسانى كه پيروى مىكنند آن پيامبر درس نخواندهاى را كه نامش
را در كتب آسمانى قبل يعنى در تورات و انجيل ديده بودند و هم اكنون نيز مىبينند،
پيامبرى كه آنان را به هر كار نيك امر و از هر كار زشت نهى مىكند، هر پاكيزهاى
را برايشان حلال و هر پليدى را بر آنان حرام مىكند و احكام دست و پا گيرى كه بر
دوششان سنگينى مىكرد لغو و بى اعتبار مىسازد، كسانى كه به وى ايمان مىآورند و
احترامش را دارند و ياريش مىكنند، و آن نورى كه با وى هست دنبال روى مىنمايند،
اين چنين كسان آرى تنها اين چنين كسانى رستگارانند. سوره اعراف، آيه
157 .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 570