نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 511
خلاصه اره كار خود را با كار سوزن عوض كند و در
نتيجه چيزى را كه بايد قطع كند و پاره كند بدوزد، اين محال است.
و اين معنا
براى هر دانشپژوهى كه در تمامى استدلالهاى حسى مسلكان دقت كند كاملا روشن است
مثلا يكى از استدلالهاى اين طائفه اين است كه گفتهاند: بحثهاى عقلى صرف و
قياسهاى منطقى كه از مقدماتى دور از حس چيده مىشود بسيار دستخوش اشتباه و خطا
مىگردد، دليلش هم اختلافهاى بسيارى است كه در مسائل عقلى صرف ديده مىشود، به
همين دليل نبايد بر اين مسائل اعتماد كرد، چون دل انسان اطمينانى به آن پيدا
نمىكند.[1] و يا در
تخطئه طريقه بحثهاى عقلى و درستى طريقه حس و تجربه، استدلال كردهاند به
اينكه: حس آلتى است براى دستيابى به خواص اشياء و اين چيزى نيست كه
كسى آن را انكار كند، وقتى كه انسان اثرى را در موضوعى از موضوعات- آنهم در شرائطى
مخصوص- احساس مىكند و سپس اين مشاهده- با حفظ همان شرائط، يعنى بدون اختلاف-
تكرار مىشود، قهرا كشف مىكند كه اثر مذكور از خصوصيات موضوع نامبرده است، نه
اينكه تصادفى پيدا شده باشد، چرا كه تصادف هيچگاه دوام پيدا نمىكند.[2]
[پاسخ به
دو دليل كه براى نادرستى قياسات عقلى محض و درستى صد در صد طريقه حس و تجربه اقامه
شده است]
و اين دو
دليل يعنى دليل بر نادرستى قياسات عقلى محض و دليل بر درستى صد
درصد طريقه حس و تجربه به طورى كه ملاحظه مىكنيد، براى اين اقامه شده كه
لزوم اعتماد بر حس و تجربه را اثبات نموده، ترك طريقه عقلى صرف را لازم قلمداد
نمايد در حالى كه مقدماتى كه در اين دو دليل اخذ شده همه مقدماتى عقلى و خارج از
حس و تجربه بودند، آن وقت طرفداران طريقه حس با همين مقدمات عقلى مىخواهند طريقه
استدلال عقلى را باطل سازند، و اين همان چيزى است كه قبلا خاطرنشان كرديم كه فطرت
هرگز باطل نمىشود و تنها انحرافى كه هست در كيفيت استعمال فطرت است.
و از اين
اشتباه فاحشتر، اين است كه بخواهند با استعمال حس و تجربه، احكام تشريع شده و
قوانين موضوعه را تشخيص دهند و مثلا حكمى از احكام را در جوامع بشرى آزمايش
مىكنند تا ببينند در فلان جامعه چند درصد اثر گذاشته، و در آن ديگرى چند در صد،
اگر ديدند در غالب جوامع حسن اثر داشته حكم كنند به اينكه اين حكم حكم خوب، ثابت و
لا يتغير است، و بايد هميشه باشد و اگر ديدند اثرش آن طور كه بايد چشمگير نيست، آن
را دور انداخته