responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 370

اين مقدار از تعيين نيز راضى نشد بلكه ابهام و گنگ گويى را به نهايت رسانيده و فرمود:(أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ) و يا يكى از شما از غائط آمد، تا رعايت ادب را به نهايت درجه رسانده باشد.

چهارم اينكه جمله:(أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ)، مثل جمله قبليش شقى ديگر از شقوق فرض شده است، شقى است مستقل كه حكم آن در عطف و در معنا حكم همان جمله قبليش مى‌باشد و اين جمله تعبيرى است كنايه‌اى كه منظور از آن عمل جماع است، و به منظور رعايت ادب جماع را لمس زنان خوانده، تا به زبان تصريح بنام عملى كه طبع بشر از تصريح بنام آن عمل امتناع دارد نكرده باشد.

در اينجا ممكن است بپرسى در صورتى كه غرض از اين تعبير رعايت ادب بوده باشد، چرا تعبير به جنابت نكرد، و همانطور كه قبلا فرموده بود:(وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً) اينجا چنين تعبيرى نكرد، با اينكه اين تعبير مؤدبانه‌تر بود؟.

در پاسخ مى‌گوئيم بله تعبيرى كه گفتيد مؤدبانه‌تر است، و ليكن اگر آن تعبير را مى‌آورد نكته‌اى كه در نظر بوده فوت مى‌شده، و آن نكته عبارت بود از اينكه به شنونده بفهماند مساله تماس با زنان و عمل جنسى عملى است كه به بيانى كه گذشت طبيعت بشر اقتضاى آن را دارد، و تعبير به جنابت به اين نكته اشاره ندارد، (زيرا جنابت چند قسم است كه يكى از آنها به وسيله عمل جنسى حاصل مى‌شود، قسم ديگرش جنابت‌هايى است كه يا خود به خود رخ مى‌دهد، و يا به وسيله عواملى ديگر).

و نيز از اين سؤال و جواب روشن شد اينكه بعضى پنداشته‌اند كه مراد از جمله:(أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ) ملامست حقيقى است نه كنايه از عمل جنسى،[1] نادرست است و وجه نادرستى آن اين است كه زمينه و سياق آيه با اين وجه نمى‌سازد، و تنها با كنايه بودن آن سازگار است، براى اينكه خداى سبحان اين گفتار را با بيان حكم حدث اصغر كه همان گرفتن وضو است و حكم حدث اكبر يعنى وجوب غسل كردن در حال عادى آغاز كرد، و آن حال دستيابى به آب است، و آن گاه از اين گفتار منتقل شد به بيان حكم اين دو حدث در حال غير عادى، يعنى حال دسترسى نداشتن به آب، در اين بيان بدل وضو را كه همان تيمم باشد بيان كرد، باقى ماند بيان بدل غسل، در بيان آن بجاتر و مناسب‌تر به طبع اين است كه بدل غسل را هم بيان كند، و آن را بدون بيان نگذارد، ناگزير عبارتى آورد كه ممكن باشد بر سبيل كنايه منطبق بر آن بيان شود و


[1] تفسير روح المعانى ج 5 ص 38 و تفسير المنار ج 5 ص 119.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 370
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست