نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 267
و همه اين آيات،- بطورى كه ملاحظه مىكنيد- آن
چهار چيز كه در صدر آيات مورد بحث ذكر شدهاند حرام كرده، و آيه مورد بحث از نظر
استثنايى كه در ذيل آن آمده شبيه به آن آيات است، در آن آيات مىفرمود:(فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ ...).
در اينجا
فرموده:(فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجانِفٍ
لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ)، و بنا بر اين آيه
سوره مائده نسبت به اين معانى كه در آن آيات آمده در حقيقت مؤكد است.
بلكه نهى از
آن چهار چيز و مخصوصا سه تاى اول يعنى ميته و خون و گوشت خوك تشريعش قبل از سوره
انعام و نحل بوده، كه در مكه نازل شدهاند، براى اينكه آيه سوره انعام تحريم اين
سه چيز و حد اقل گوشت خوك را بدان علت مىداند كه رجس و پليدى است، و همين خود،
دلالت دارد بر اينكه قبلا رجس تحريم شده بود.
آرى سوره
مدثر از سورههاى نازله در اول بعثت است رجز كه همان رجس است- را
تحريم كرده بود، و فرموده بود:(وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ)[1].
و
همچنين منخنقة و موقوذة و متردية و
نطيحة و(ما أَكَلَ السَّبُعُ) يعنى حيوان خفه شده،
و كتك خورده، و از بلندى پرت شده، و حيوانى كه با ضربه شاخ حيوان ديگر از بين رفته
و پس مانده درندگان، همه از مصاديق ميته و مردارند به دليل اينكه يك مصداق را (در
آخر اين آيه) از همه اينها استثناء كرده، و آن، همه اين نامبردگان است در صورتى كه
آنها را زنده دريابند و ذبح كنند، پس آنچه در اين آيه نامبرده شده مصاديق يك
نوعند، و براى اين افراد آن نوع يعنى مردار را اسم برده كه عنايت به توضيح افراد
آن داشته و خواسته است خوراكيهاى حرام را بيشتر بيان كند، نه اينكه در آيه شريفه
چيز تازهاى تشريع كرده باشد.
و همچنين
بقيه چيزهايى كه در آيه شمرده و فرموده:(وَ ما ذُبِحَ عَلَى
النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِكُمْ فِسْقٌ)، كه اين دو
عنوان هر چند كه اولين بارى كه در قرآن نامبرده شدهاند در همين سوره بوده، و ليكن
از آنجا كه خداى تعالى علت حرمت آنها را فسق دانسته، و فسق در آيه انعام نيز آمده،
پس اين دو نيز چيز تازهاى نبوده كه تشريع شده باشد، و همچنين جمله:(غَيْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ) كه مىفهماند علت تحريمهاى مذكور در آيه اين
است كه اينها اثمند، و قبل از اين آيه، و آيه سوره بقره اثم را تحريم كرده بود، و
در سوره انعام هم فرموده بود:
(وَ ذَرُوا ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ)[2]، و نيز
فرموده بود:(قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ
مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ)