نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 162
خداى تعالى در مخلوقات خود و از آن جمله در اين
مخلوقش مقدر كرده است.
و نكته دوم
اينكه در جمله:(وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ) حرف جرى در
تقدير است، چون ماده رغبت با حرف جر متعدى مىشود كه يا حرف
فى است و در اين صورت رغبت به معناى ميل و علاقه است و در فارسى هم
مىگوئيم: من در فلان غذا رغبت دارم و يا حرف عن است كه در اين صورت
رغبت به معناى نفرت است و حرف جرى كه در جمله: مورد بحث حذف شده لفظ
عن است نه لفظ فى چون مىخواهد بفرمايد: از ازدواج و همخوابگى
با آنان نفرت داريد و اين با اشاره به محروميت آن زنان كه جمله:(لا تُؤْتُونَهُنَّ ما كُتِبَ لَهُنَّ) بر آن دلالت داشت و نيز جمله بعدى كه
مىفرمايد:(وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدانِ) بر آن دلالت
دارد مناسبتر است تا اينكه حرف جر را فى بدانيم.
و اما جمله:(وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدانِ)، اين جمله عطف است
بر جمله:( يَتامَى النِّساءِ ،) چون از پدر مردهها
تنها كودكان را ارث نمىدادند و آنها را استضعاف مىكردند و از ارث محروم
مىساختند به اين بهانه كه اينها سوار بر مركبهاى جنگى نمىشوند و از حريم
خانواده دفاع نمىكنند.(وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتامى
بِالْقِسْطِ) اين جمله عطف است بر محل و موقعيت جمله: فيهن و معنايش
اين است كه بگو:
خداى تعالى
براى شما بيان مىكند كه در امر ايتام قيام به عدالت كنيد و اين جمله در حقيقت به
منزله اعراض كردن از يك حكم خاص و توجه نمودن به حكمى عمومى است، حكمى كه شمولش از
آن حكم خاص بيشتر است، قبلا سخن از حكم خاص به ايتام زنان داشت و در اين جمله، حكم
را متوجه عموم ايتام نموده، اول در خصوص مال آن ايتام سخن مىگفت، حالا در باره
مال و غير مال آنان سخن مىگويد.
(وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِهِ عَلِيماً) در اين جمله
به مردان جاهليت تذكر مىدهد به اينكه آنچه خداى عز و جل درباره زنان و در خصوص
يتيمان بر آنان واجب كرده خيرشان در آن احكام است و اينكه خداى تعالى به آن دانا
است، اين تذكر را مىدهد تا تشويق آنان به عمل به آن احكام باشد، چون وقتى بدانند
كه خدا به اعمال آنان دانا است، هم تشويق مىشوند و هم از مخالفت او بر حذر
مىگردند، چون مخالفتشان را نيز مىبيند و به آن آگاه است(وَ إِنِ
امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً ...) اين آيه
شريفه حكمى را بيان مىكند كه مورد استفتاء پرسش كنندگان نبود و ليكن از
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 162