نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 161
و معناى جمله اين است: آنچه بر شما تلاوت
مىشود، در كتاب است و در حقيقت مىخواهد عظمت كتاب را برساند.
بعضى ديگر
گفتهاند: حرف واو در جمله:(وَ ما يُتْلى
عَلَيْكُمْ) نه عاطفه است و نه استينافى، بلكه واو سوگند است،
نظير واو در جمله: و اللَّه قسم است و جمله:(فِي يَتامَى النِّساءِ) بدل است از كلمه فيهن و معناى
آيه چنين است كه: بگو اللَّه تعالى شما را در امور و احكام زنان فتوا مىدهد،
سوگند به آنچه در كتاب در مورد ايتام زنان بر شما تلاوت مىشود كه خداى تعالى اين
كار را خواهد كرد . اين بود نمونهاى از وجوهى كه مفسرين در اين آيه ذكر
كردهاند كه تعسف و زور بودن آنها بر كسى پوشيده نيست.
در آيه مورد
بحث زنان را توصيف كرده به:(اللَّاتِي لا تُؤْتُونَهُنَّ ما
كُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ) و اين در واقع
توصيفى است براى يتيمهاى اين زنان، مىفرمايد:
خداى
تعالى براى شما بيان مىكند آنچه را كه در مورد ايتام زنان بر شما تلاوت مىشود،
ايتام زنانى كه يتيم دار و مال دار و صاحب جمالند و شما حق آنان را كه خدا برايشان
معين كرده نمىدهيد و در اين توصيف اشاره است به اينكه در جاهليت اينگونه
زنان چه نوع محروميتى داشتند، محروميتى كه باعث شد خداى تعالى آن احكام را به نفع
آنان تشريع كند و سنت ظالمانهاى را كه مردم دوران جاهليت در مورد اينگونه زنان
داشتند لغو نموده، زنان نامبرده را از آن تنگنا و مضيقه نجات دهد، چون در جاهليت
رسم بود زنان يتيم دار و يا به عبارت ديگر شوهر مرده را اگر ارثى از شوهر قبليش
براى ايتامش مانده بود مىگرفتند و دست ظالمانه خود را هم بر سر آن زن و هم بر
اموال ايتام نهاده، اگر زن نامبرده صاحب جمال و حسن مىبود با او همخوابگى
مىكردند و از جمالش كام مىگرفتند و در اموالش تصرفات دلخواهانه مىكردند و اگر
زشت بود با او همخوابگى نمىكردند و نمىگذاشتند با مردى ديگر ازدواج كند تا
اموالش را بخورند.
از اينجا دو
نكته روشن مىشود: يكى اينكه مراد از جمله:(ما كُتِبَ لَهُنَّ)[1] كتابت تكوينى است كه
همان تقديرهاى الهى است و يكى از آن تقديرها اين است كه زن و هر انسانى ديگر وقتى
به سن ازدواج رسيد ازدواج كند، يكى ديگرش اين است كه هر كسى در مال خودش آزاد است
تصرف نمايد و كسى مانع دخل و تصرف او در مال و اثاث او نشود، پس مردى كه از تصرف
زنى در مال شخصيش و از ازدواج كردنش جلوگيرى كند، از چيزى جلوگيرى كرده كه