نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 140
رئيس از او حمايت كند، چه اينكه حق با او باشد و
چه با خصم او باشد.
بطورى كه
قرآن كريم در آيه شريفه:(وَ قالَتِ الْيَهُودُ وَ النَّصارى نَحْنُ
أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ)[1] و در آيه
شريفه:(وَ قالُوا كُونُوا هُوداً أَوْ نَصارى تَهْتَدُوا)[2] و آيه شريفه:(قالُوا لَيْسَ عَلَيْنا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ)[3]، حكايت
فرموده يهود و نصارا چنين طرز تفكرى داشتهاند، يعنى در عين اينكه خدا را به خيال
خود عبادت مىكردند، خود را طلبكار او نيز مىدانستند.
و به همين
جهت خداى عز و جل در اين آيه هم مؤمنين مذكور را رد كرد و هم به دنبال آنان اهل
كتاب را و طرز تفكر غلط مزبور را امانى خواند و اين تعبير، مجازى و استعارهاى
است، كانه آرزوها و توقعات غلط مذكور را صورتهايى خيالى و لذت آور و به عبارت
سادهتر دلخوشكنكهايى دانسته كه در عالم خارج هيچ اثرى ندارد و فرموده:(لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ)، به دلخواه شما مسلمانان و يا شما گروهى از
مسلمانان منحرف و خيالپرداز نيست و به دلخواه اهل كتاب هم نيست بلكه كرامت نزد
خدا و حمايت خدا از شما دائر مدار اعمال شما است تا اعمال شما چگونه باشد، اگر خير
باشد، خدا هم نظر خيرى به شما خواهد داشت و اگر شر باشد به جز شر پاداشى نخواهيد
داشت، و اگر اول سيئه و گناه را ذكر كرد و بعد حسنه را، براى اين بود كه عمده خطاى
اين خوش خيالها در سيئات تبلور مىيابد.
(مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً يُجْزَ بِهِ وَ لا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا
وَ لا نَصِيراً).
اين جمله
بطور فصل آمده، يعنى با واو عاطفه، عطف به ما قبل نشده و به اصطلاح ادبى به فصل
آمده نه به وصل و اين بدان جهت است كه اين جمله موقعيت جواب از سؤالى فرضى را دارد
و تقدير آن سؤال و اين جواب اين است: وقتى صرف گفتن شهادتين و داخل شدن در
حريم اسلام و ايمان اين خاصيت را نداشته باشد كه همه خيرات را به سوى آدمى جلب كند
و همه منافع زندگى ما را تامين نمايد و همچنين وقتى يهوديت و نصرانىگرى نيز چنين
اثرى نداشته باشد، پس چه فرقى بين داشتن اين اديان با نداشتن آن هست و بالآخره حال
آدمى به كجا كشيده مىشود؟
قرآن در پاسخ
مىفرمايد: هر كس عمل زشتى را مرتكب شود كيفرش را مىبيند و به غير از خدا
هيچ ولى و ناصرى براى خود نخواهد يافت و هر كس هم كه اعمال نيك انجام
[1] يهود و نصارا گفتند: ما پسران خدائيم. سوره مائده، آيه
18 .
[2] به مردم مىگفتند: يهودى و نصرانى شويد تا راه را يافته
باشيد. سوره بقره، آيه 135 .
[3] هيچ ملتى بى كتاب، حق تحكم و سرورى بر ما را ندارد.
سوره آل عمران، آيه 75 .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 140