نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 618
مشورت شركت داده، ولى در تصميم گرفتن شركت نداده،
و تصميم خود آن جناب (به تنهايى) را معتبر شمرده است.
حال كه به
اين معنا توجه كرديد مىتوانيد به خوبى بفهميد كه اطاعت رسول معنايى، و اطاعت خداى
سبحان معنايى ديگر دارد هر چند كه اطاعت از رسول خدا 6، در حقيقت اطاعت از خدا
نيز هست، چون تشريع كننده تنها خدا است، زيرا او است كه اطاعتش واجب است، هم چنان
كه در آيه:(وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطاعَ بِإِذْنِ
اللَّهِ)، وجوب اطاعت رسول را هم منوط به اذن خدا دانسته، پس بر مردم واجب
است كه رسول را در دو ناحيه اطاعت كنند، يكى ناحيه احكامى كه به وسيله وحى بيان
مىكند، و ديگر احكامى كه خودش به عنوان نظريه و رأى صادر مىنمايد.
[وجه تكرار
كلمه اطيعوا در آيه شريفه]
و اين معنا-
و خدا داناتر است- باعث شده است كه كلمه (اطاعت) در آيه تكرار شود، چون اگر اطاعت
خدا و رسول تنها در احكامى واجب مىبود كه به وسيله وحى بيان شده، كافى بود بفرمايد (أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ) ، ولى
چنين نكرد، و كلمه (اطيعوا) را دو باره آورد، تا بفهماند اطاعت خدا يك نحوه اطاعت
است و اطاعت رسول يك نحوه ديگر است، ولى بعضى از مفسرين گفتهاند تكرار كلمه
(اطيعوا) صرفا به منظور تاكيد بوده، و اين حرف به هيچ وجه درست نيست، زيرا اگر هيچ
منظورى به جز تاكيد در بين نبود، ترك تكرار، اين تاكيد را بيشتر افاده مىكرد، و
لذا بايد مىفرمود اطيعوا اللَّه و الرسول ... ، چون با اين تعبير
مىفهمانيد اطاعت رسول، عين اطاعت خداى تعالى است، و هر دو اطاعت يك هستند، بله
اين كه تكرار، تاكيد را مىرساند، درست است، اما نه در هر جا.
و اما اولى
الامر هر طايفهاى كه باشند، بهرهاى از وحى ندارند، و كار آنان تنها صادر نمودن
آرايى است كه به نظرشان صحيح مىرسد، و اطاعت آنان در آن آراء و در اقوالشان بر مردم
واجب است، همان طور كه اطاعت رسول در آرايش و اقوالش بر مردم واجب بود، و به همين
جهت بود كه وقتى سخن به وجوب رد بر خدا و تسليم در برابر او كشيده شد. و فرمود
وقتى بين شما مسلمانان مشاجرهاى در گرفت بايد چنين و چنان كنيد، خصوص اولى الامر
را نام نبرد، بلكه وجوب رد و تسليم را مخصوص به خدا و رسول كرد، و فرمود:(فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ، إِنْ
كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ...) (يعنى پس
اگر در چيزى نزاع كرديد، حكم آن را به خدا و رسول برگردانيد ...)، و اين بدان جهت
بود كه گفتيم روى سخن در اين آيه به مؤمنين است، همانهايى كه در اول آيه كه
مىفرمود:(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ...)، مورد خطاب
بودند، پس بدون شك معلوم مىشود منظور از نزاع هم، نزاع همين مؤمنين است، و
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 618