نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 55
جدا و متمايز گردد، و يا وقتى اين امتحان براى
قومى و جماعتى پيش مىآيد، و مؤمنين آنان از منافقين و بيماردلان جدا مىشوند،
عنوان تمحيص يعنى متمايز كردن صادق مىآيد.
و همچنين
وقتى امتحانات الهيه يكى پس از ديگرى بر كافر و منافق واقعى وارد مىشوند، و كافر
و منافقى كه در ظاهر صفات و احوال خوبى دارند، و حتى آن قدر احوالشان خوب است كه
مورد رشگ مؤمنين قرار مىگيرند، اين امتحانات پى در پى باعث مىشود كه خباثتهاى
باطنى به تدريج رو بيايد و ظاهر شود و هر رذيلهاى كه رو مىآيد فضيلت مورد رشكى
از آنان زائل گردد، در اين هنگام كلمه محق مصداق پيدا مىكند، چون محق
را معنا كرديم كه يعنى: از بين بردن چيزى به تدريج، و امتحانهاى پى در پى كفار و
منافقين واقعى ايمان و فضائل ظاهرى و فريبنده آنها را از بين مىبرد، هم چنان كه
ديديم در آيات گذشته كه ترجمهاش هم گذشت فرمود:(وَ تِلْكَ
الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا
وَ يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَداءَ، وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ، وَ لِيُمَحِّصَ
اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكافِرِينَ)[1].
البته كافران
محقى ديگر هم دارند، و آن اين است كه به تدريج نسلشان برچيده مىشود چون خداى
تعالى خبر داده كه عالم كون به سوى صلاح بشر، و نيز به سوى خلوص دين براى خدا سوق
داده مىشود، و در اين باب فرموده:(وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى)[2].
(وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ...) كلمه
موت به معناى رفتن روح از بدن و بطلان حيات است، و كلمه قتل به
معناى مردنى است كه به سببى عمدى و يا شبه عمد مستند باشد، و اين دو كلمه (يعنى
موت و قتل) اگر تك تك استعمال شوند مثلا در يك كلامى فقط كلمه موت
آمده باشد، معنايش اعم از هر دو است، يعنى هم شامل مردن مىشود، و هم شامل كشته
شدن، و اما اگر در كلامى نظير آيه مورد بحث هر دو آمده باشد، آن وقت موت تنها به
معناى مردن به اجل خدايى است، و قتل به معناى مردن به خاطر عمل اختيارى شخص ديگر
است.
(انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ) انقلاب بر عقبين (دو پاشنه) بنا به
گفته راغب به معناى اين است كه فلانى متمايل به برگشتن شد و برگشت و جمله:
انقلب على عقبيه نظير جمله