نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 518
7- بعضى گفتهاند: گناه صغيره عبارت است از گناهى
كه عذابش كمتر از ثواب صاحبش باشد، و گناه كبيره آن گناهى است كه عذاب آن بزرگتر
از ثواب او باشد.
اين نظريه به
فرقه معتزله نسبت داده شده، و نظريه نادرستى است، براى اينكه معنايى است كه اين
آيه شريفه و هيچ آيهاى از قرآن كريم بر آن دلالت ندارد، بله چيزى كه به دليل
قرآنى ثابت شده وجود حبط در بعضى از گناهان است، آن هم فى الجمله نه مشخص، و نه در
همه گناهان، حال چه اين كه با اين نظريه معتزله وفق بدهد و چه ندهد، و اما اين كه
حبط چيست؟ و چه حدودى دارد؟ بحثش بطور كامل در جلد دوم عربى اين كتاب گذشت.
صاحبان اين
نظريه، اين را نيز گفتهاند، كه بر خداى تعالى واجب است سيئات و گناهان صغيره
كسانى كه از كباير اجتناب ورزيدهاند تكفير و محو كند، چون مؤاخذه بر آنها درست
نيست.
اين سخنشان
نيز مردود است، براى اينكه آيه شريفه هيچ دلالتى بر آن ندارد.
8- بعضى ديگر
گفتهاند: بزرگى و كوچكى گناه دو امر اعتبارى هستند، كه بر هر معصيتى عارض
مىشوند، يعنى هر معصيتى را هم مىتوان كبيره دانست به يك اعتبار، و هم صغيره
دانست به اعتبارى ديگر، گناهى كه انسان مرتكب مىشود حال هر چه مىخواهد باشد از
اين نظر كه بىاعتنايى به امر پروردگار و يا العياذ باللَّه استهزا است و يا بى
مبالاتى است كبيره است، ولى همين گناه به اين اعتبار كه در هنگامى سر زده كه آدمى
در كوران عواطف درونى يعنى شدت خشم و يا غلبه ترس و يا فوران شهوت قرار گرفته بوده
گناه صغيره است، و خدا آن را مىآمرزد، البته به شرطى كه از گناهان كبيره اجتناب
شود.
و چون جامعه
همه اين عناوين نامبرده يعنى بىاعتنايى به امر پروردگار و استهزا و بى مبالاتى،
يك چيز است، و آن عبارت است از عناد و يا تجاوز بر خداى تعالى، مىتوان مطلب را
خلاصه نموده، و گفت كه هر يك از گناهانى كه در دين خدا از آن نهى شده اگر از عناد
با خدا و طغيان بر او انجام پذيرد آن گناه كبيره است، و گرنه صغيره است، و خداى
تعالى آن را مىبخشد، البته به شرطى كه از عناد و طغيان اجتناب شود.
بعضى از
مفسرين (در توجيه همين وجه) گفتهاند: هر كار زشت و هر حرامى كه خداى تعالى در نهى
از آن بشر را مخاطب قرار داده، هم كبيره و بلكه كباير فرض دارد، و هم صغيره و يا
صغاير، و بزرگترين كبيره در هر گناه اين است كه آن گناه را از باب بىاعتنايى به
امر و نهى خداى تعالى و بىاحترامى به تكاليف او مرتكب شوند، كه اصرار بر گناه يكى
از مصاديق همين بىاعتنايى است، چون كسى كه دست بردار از يك گناه نيست مبالاتى به
امر و نهى خداى تعالى ندارد، و براى آن احترامى قائل نيست، پس معناى اينكه خداى
تعالى فرمود:(إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ
نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ)، اين است كه اگر شما از هر گناهى كه
از آن نهى شدهايد اجتناب كنيد، ما سيئاتتان را تكفير مىكنيم، يعنى از صغيره
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 518