responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 494

چند كه زنان جهاز ديگرى اضافه بر مردان در جسم و در روحشان دارند، در جسمشان جهاز شير دادن، و در روحشان عواطف فطرى ملايم و اين بدان جهت است كه تحمل مشقت اداره و تربيت فرزند برايشان شيرين شود.

علاوه بر آنچه گفته شد چيز ديگرى در نهاد بشر نهفته شده كه او را به سوى محبت و علاقمندى به اولاد مى‌كشاند، و اين حكم تكوينى را به وى مى‌قبولاند كه انسان با بقاى نسلش باقى است، و باورش مى‌دهد كه زن براى مرد، و مرد براى زن مايه سكونت و آرامش است، و وادارش مى‌سازد كه بعد از احترام نهادن به اصل مالكيت و اختصاص، اصل وراثت را محترم بشمارد، و مساله تاسيس خانه و خانواده را امرى مقدس بشمارد.

و مجتمعاتى كه اين اصول و اين احكام فطرى را تا حدودى محترم مى‌شمارند، چاره‌اى جز اين ندارند، كه سنت نكاح و ازدواج اختصاصى را به وجهى از وجوه بپذيرد، به اين معنا كه پذيرفته‌اند كه نبايد مردان و زنان طورى با هم آميزش كنند كه انساب و شجره دودمان آنها در هم و بر هم شود، و خلاصه بايد طورى به هم درآميزند كه هر كس معلوم شود پدرش كيست، هر چند كه فرض كنيم بشر بتواند- به وسائل طبى از مضرات زنا يعنى فساد بهداشت عمومى و تباهى نيروى توالد جلوگيرى كند، و خلاصه كلام اينكه اگر جوامع بشرى ملتزم به ازدواج شده‌اند به خاطر حفظ انساب است هر چند كه زنا، هم انساب را در هم و بر هم مى‌كند، و هم انسانها را به بيمارى‌هاى مقاربتى مبتلا مى‌سازد و گاهى نسل آدمى را قطع مى‌كند، و در اثر زنا مردان و زنانى عقيم مى‌گردند.

اينها اصول معتبره‌اى است كه همه امت‌ها آن را محترم شمرده و كم و بيش در بين خود اجرا مى‌كردند، حال يا يك زن را به يك مرد اختصاص مى‌دادند، و يا بيشتر از يكى را هم تجويز مى‌كردند، و يا به عكس يك مرد را به يك زن و يا چند مرد را به يك زن و يا چند مرد را به چند زن، بر حسب اختلافى كه در سنن امتها بوده، چون به هر تقدير خاصيت نكاح را كه همانا نوعى همزيستى و ملازمت بين زن و شوهر است محترم مى‌شمردند.

بنا بر اين پس فحشا و سفاح كه باعث قطع نسل و فساد انساب است از اولين امورى است كه فطرت بشر كه حكم به نكاح مى‌كند با آن مخالف است و لذا آثار تنفر از آن همواره در بين امت‌هاى مختلف و مجتمعات گوناگون ديده مى‌شود، حتى امتهايى كه در آميزش زن و مردش آزادى كامل دارد، و ارتباطهاى عاشقانه و شهوانى را زشت نمى‌داند، از اين عمل خود وحشت دارد، و مى‌بينيد كه براى خود قوانينى درست كرده‌اند، كه در سايه آن، احكام انساب را به وجهى حفظ نمايند.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 494
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست