نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 382
كه از در استكبار گناه مىكند، و در برابر سلطان
پروردگارش خاضع نمىشود، با جمله:(ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ) استثنا
مىشود نه با كلمه بجهالة ، و بنا بر اين نمىتوان جمله:(ثُمَّ يَتُوبُونَ ...) را كنايه گرفت از سهلانگارى در امر توبه (دقت
بفرمائيد)، و ليكن بعيد نيست وجه اول يعنى احترازى بودن قيد نامبرده با ظاهر آيه
سازگارتر باشد، و بنا بر آن توبه همه توبهكاران قبول است، مگر دو نفر: يكى توبه
گنه كارى كه در توبه كردن امروز و فردا مىكند، تا لحظه مرگش فرا رسد و دوم توبه
كافر بعد از مردنش، و ليكن بعضى از مفسرين گفتهاند: منظور از جمله(ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ) اين است كه توبه بلافاصله بعد از گناه
و يا با فاصله اندكى كه باز به نظر عرف متصل شمرده شود واقع گردد.
ليكن اين
نظريه معناى آيه بعدى را فاسد مىسازد، براى اينكه آيه مورد بحث و آيه بعديش در
مقام اينند كه ضابطهاى كلى در مساله توبه خدا، يعنى قبول توبه عبد بيان كنند، و
اينكه گفتيم ضابطهاى كلى دليلش، انحصارى است كه از كلمه انما استفاده
مىشود، و آيه بعديش مواردى را بيان مىكند كه توبه در آن پذيرفته نيست، و بيش از
آن دو موردى كه گفتيم استثنا نشده، و بنا به گفته مفسر نامبرده توبه غير مقبول
مصاديق ديگر خواهد داشت.
(فَأُولئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً) در اين جمله
با كلمه اولئك كه مخصوص اشاره به دور است به توبهكاران اشاره، و اين
خالى از اشعار به بلندى قدر و منزلت و احترام ايشان نيست، هم چنان كه جمله: (يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ) بر سهلانگارى خداى تعالى در شمردن
گناهانشان دلالت دارد به خلاف آيه دوم كه كلمه اولئك در آن اشاره دارد
به دورى توبهكاران در حين مرگ و بعد از مرگ و آن اشاره دلالت دارد بر دورى آنان
از رحمت خدا، و آوردن جمع سوء سيئات دلالت دارد بر اينكه در مقام
شمردن گناهان ايشان است.
در اين آيه
براى ختم شدن آن، دو نام عليم و حكيم آمده، با اينكه به ذهن مىرسد خوب بود غفور و
رحيم بيايد، چون در آيه سخن از گناه و توبه و آمرزش رفته است، ليكن عليم و حكيم
آورد تا بفهماند اگر خداى تعالى باب توبه را فتح كرد، براى اين بود كه او به حال
بندگانش، عالم است، مىداند چقدر ضعيف و نادانند، و حكمتش هم اين را اقتضا مىكرد،
چون متقن بودن نظام و اصلاح امور بشر احتياج به فتح باب توبه دارد، و نيز از
آنجايى كه حكيم است فريب توبههاى قلابى را نمىخورد، و ظواهر احوال بندگان را
معيار قرار نمىدهد، بلكه دلهاى آنان را مىآزمايد، پس بر بندگان او لازم است، از علم
و حكمت او غافل نمانند، و اگر توبه مىكنند توبه حقيقى كنند، تا خدا هم حقيقتا
جوابشان را بدهد، و دعايشان را مستجاب كند.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 382