نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 332
بفرمايد شما مردم كه دير يا زود مىميريد و مال خود
را به عنوان ارث براى پدر و مادر و فرزندان به جاى مىگذاريد، نمىدانيد كدام يك
از اين سه طايفه نفعشان براى شما نزديكتر است، براى اينكه اگر اينطور باشد ديگر
وجهى براى جمله: كدام يك نفعشان نزديكتر است باقى نمىماند. چون ظاهر
عبارت اين است كه مراد از نفع بهرهمندى از مال ميت است نه بهرهمندى
ميت از ورثه، پس مىخواهد به ورثه بفرمايد شما چه مىدانيد كه كدام يك از
بستگانتان زودتر مىميرند و نفع كدام يك از آنها زودتر به شما مىرسد. و
اينكه آباء را جلوتر از ابناء ذكر كرد اشاره دارد به
اينكه ارث آباء زودتر به ورثه مىرسد تا ارث ابناء، هم چنان كه در آيه:(إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ)[1] گفتيم جلوتر ذكر
كردن صفا دلالت دارد بر اينكه سعى را بايد از صفا شروع كرد، رسول خدا 6 در اين
باره فرمود: آغاز كن از نقطهاى كه خداى تعالى از آن نقطه آغاز
كرده تا آخر حديث .
[اشاره به
انطباق حكم ارث در اسلام با احكام تكوينى و خارجى]
و بنا بر اين
مساله ارث و اختلاف سهام در آن، طبق آثارى كه رحم دارد و اختلاف درجهاى كه عواطف
انسانى نسبت به ارحام دارد تنظيم شده، و در توضيح اين معنا بشريت را به سه طبقه
تصور مىكنيم، يك: طبقه حاضر و دوم والدين طبقه حاضر و سوم طبقه فرزند او، آن گاه
مىگوئيم: انسان موجود نسبت به فرزندش رؤوفتر و علاقمندتر است، تا نسبت به پدر و
مادرش، براى اينكه فرزند را دنباله هستى خود مىداند ولى پدر و مادر را دنباله
هستى خود نمىداند، (بلكه خود را دنباله آن دو احساس مىكند)، در نتيجه ارتباط
طبقه دوم قوىتر و وجودش با وجود طبقه حاضر چسبيدهتر است تا با طبقه سوم كه نوه
آن طبقه است و ما اگر بهرهمندى از ارث مردگان را بر طبق اين ارتباط و اتصال قرار
دهيم، لازمهاش اين مىشود كه نسل حاضر از طبقه دوم يعنى طبقه پدران بيشتر ارث
ببرد تا از طبقه سوم يعنى نسل آينده و به عبارت ديگر فرزندان، هر چند كه ممكن است
در نظر ابتدايى خلاف اين معنا به نظر برسد، و بر عكس نظريه بالا گمان شود كه
ارتباط فرزند با پدر بيشتر از ارتباط پدر با فرزند است.
و آيه مورد
بحث كه مىفرمايد:(آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ لا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ
أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً) خود يكى از شواهد بر اين معنا است كه خداى
تعالى حكم ارث را (مانند تمامى احكام ديگر اسلام) بر طبق احكام تكوينى و خارجى
تشريع فرموده.
علاوه بر
اينكه آيات مطلقه قرآنى كه نظر به اصل تشريع دارد نيز بر اين كليت دلالت
[1] صفا و مروه از شعائر خدايند. سوره بقره، آيه 158
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 332