responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 289

نشود و به يكى از دو طرف افراط و يا تفريط منحرف گردد، ديگر فضيلت نخواهد بود) و اگر آنچه از صفات و خصال كه امروز در جوامع مترقى فضيلت پنداشته شده، فضيلت انسانيت بود، يعنى خصالى تعديل شده بود، ديگر اين همه فساد در جوامع پديد نمى‌آورد و بشر را به پرتگاه هلاكت نمى‌افكند بلكه بشر را در امن و راحتى و سعادت قرار مى‌داد.

حال به بحثى كه داشتيم برگشته و مى‌گوئيم: اسلام امر ازدواج را در موضع و محل طبيعى خود قرار داده، نكاح را حلال و زنا و سفاح را حرام كرده و علاقه همسرى و زناشويى را بر پايه تجويز جدايى (طلاق) قرار داده، يعنى طلاق و جدا شدن زن از مرد را جايز دانسته و نيز به بيانى كه خواهد آمد اين علقه را بر اساسى قرار داده كه تا حدودى اين علاقه را اختصاصى مى‌سازد، و از صورت هرج و مرج در مى‌آورد و باز اساس اين علقه را يك امر شهوانى حيوانى ندانسته، بلكه آن را اساسى عقلانى يعنى مساله توالد و تربيت دانسته و رسول گرامى در بعضى از كلماتش فرموده: تناكحوا تناسلوا تكثروا ... (يعنى نكاح كنيد و نسل پديد آوريد و آمار خود را بالا ببريد).

2- اسلام مردان را بر زنان استيلا داده است: اگر ما در نحوه جفت گيرى و رابطه‌

بين نر و ماده حيوانات مطالعه و دقت كنيم خواهيم ديد كه بين حيوانات نيز در مساله جفت گيرى، مقدارى و نوعى و يا به عبارت ديگر بويى از استيلاى نر بر ماده وجود دارد و كاملا احساس مى‌كنيم كه گويى فلان حيوان نر خود را مالك آلت تناسلى ماده، و در نتيجه مالك ماده مى‌داند و به همين جهت است كه مى‌بينيم نرها بر سر يك ماده با هم مشاجره مى‌كنند، ولى ماده‌ها بر سر يك نر به جان هم نمى‌افتند، (مثلا يك الاغ و يا سگ و يا گوسفند و گاو ماده وقتى مى‌بينند كه نر به ماده‌اى ديگر پريده، هرگز به آن ماده حمله‌ور نمى‌شود، ولى نر اين حيوانات وقتى ببيند كه نر ماده را تعقيب مى‌كند خشمگين مى‌شود به آن نر حمله مى‌كند).

و نيز مى‌بينيم آن عملى كه در انسانها نامش خواستگارى است، در حيوانها هم (كه در هر نوعى به شكلى است) از ناحيه حيوان نر انجام مى‌شود و هيچگاه حيوان ماده‌اى ديده نشده كه از نر خود خواستگارى كرده باشد و اين نيست مگر به خاطر اينكه حيوانات با درك غريزى خود، درك مى‌كنند كه در عمل جفت گيرى كه با فاعل و قابلى صورت مى‌گيرد، فاعل نر، و قابل (مفعول) ماده است و به همين جهت ماده، خود را ناگزير از تسليم و خضوع مى‌داند.

و اين معنا غير از آن معنايى است كه در نرها مشاهده مى‌شود كه نر مطيع در مقابل خواسته‌هاى ماده مى‌گردد (چون گفتگوى ما تنها در مورد عمل جفت گيرى و برترى نر بر ماده است و اما در اعمال ديگرش از قبيل بر آوردن حوائج ماده و تامين لذتهاى او، نر مطيع ماده‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 289
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست