نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 276
مىشد كه افراد ديگر از اين معنا سوء استفاده
نموده و كلاه سر آنان بگذارند و با آسانترين راه يعنى با چند كلمه چرب و نرم و
وعدههاى دروغين، تمامى وسايل زندگى را از دست ايتام بيرون آورند و با يك و يا چند
معامله غررى يتيم را به روز سياه بكشانند.
پس رشد شرطى
است كه عقل اشتراط آن را در اينگونه امور واجب و لازم مىداند، و اما در امثال
عبادات، بر همه روشن است كه هيچ حاجتى به رشد نيست، و همچنين است در امثال حدود و
ديات، چون تشخيص و درك اين معنا كه زنا بد است و مرتكب آن محكوم به حدود مىباشد،
و نيز زدن و كشتن مردم زشت و مرتكب آن محكوم به احكام ديات است احتياجى به رشد
ندارد و هر انسانى قبل از رسيدن به حد رشد نيز نيروى اين تشخيص را دارد و دركش
نسبت به اين معانى قبل از رسيدن به رشد و بعد از آن تفاوت نمىكند.
(وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا ...) كلمه:
اسراف به معناى تعدى و تجاوز از حد اعتدال در عمل است و كلمه:
بدار به معناى مبادرت و شتافتن در انجام عمل مىباشد و جمله(وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا) در معناى اين است كه فرموده باشد:
زنهار! قبل از آنكه كبير شوند و حق خود را از حلق شما بيرون بكشند مالشان را
بدهيد ، خواهيد گفت: پس بايد فرموده باشد: و بدارا ان لا يكبروا
يعنى نگذاريد كبير شوند، بلكه قبل از آن اموالشان را به دستشان بدهيد، در پاسخ
مىگوئيم حذف حرف نفى بعد از كلمه أن و كلمه أن بطورى كه
علماى نحو گفتهاند مرسوم و قياسى است، هم چنان كه در آيه:(يُبَيِّنُ
اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا)[1] حذف شده
است. بايد گفت كه اصلش لئلا تضلوا يا حذر ان تضلوا بوده
است.
در آيه شريفه
بين خوردن با اسراف و خوردن بعد از كبير شدن يتيم مقابله افتاده و اين مقابله
مىفهماند كه بين آن دو فرق هست، اولى (اكل و خوردن با اسراف) تعدى به اموال ايتام
است بدون اينكه حاجتى به خوردن آن باشد و بدون اينكه ولى يتيم خود را مستحق آن مال
بداند، بلكه فقط از باب اجحاف و بى مبالاتى مال يتيم را مىخورد، ولى دومى
(برداشتن از مال يتيم قبل از بزرگ شدنش) به اين معنا است كه ولى يتيم خود را مستحق
اين خوردن بداند، و براى تصدى امور يتيم صاحب اجرت و حق العمل مىداند و مىخواهد
اجرت زحمات خود را بردارد، چيزى كه هست اسلام به او مىگويد: حال كه يتيم به
حد رشد رسيده، بگذار خود او در اداره اموالش زحمت بكشد، و حال كه او به حد رشد
رسيده احتياجى به تو ندارد، و ممكن