responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 129

براى جهاد با جان و مال خود در راه خدا برانگيزاند و تشويق كند، و از سستى و فشل و بخل بر حذر بدارد و اين معانى كاملا با آيات مورد بحث كه سخن از گفتار يهوديان دارد مرتبط است، چون يهوديان گفته بودند خدا فقير است و ما همه اغنيائيم و از اين گذشته امور را عليه مسلمين واژگونه مى‌كردند، و آيات خداى را تكذيب مى‌نمودند و آنچه خدا از ايشان به عنوان پيمان گرفته بود كه براى مردم بيان كنند بيان نكردند، بلكه در مقابل، سرپوش روى آن گذاشته و انكار و كتمانش كردند، اينها است مطالبى كه در اين آيات آمده كه هم از نظر آنچه گفتيم مرتبط با آيات قبل است و هم از اين جهت كه خود مايه تقويت قلوب مؤمنين، در برابر استقامت و صبر و ثبات گشته، و هم بر انفاق در راه خدا تشويقشان مى‌كند.

[سخن يهود كه گفتند: خداى شما فقير است و ما توانگريم‌]

(لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ) گوينده اين سخن يهود است، به قرينه اينكه در ذيل آيه، مساله پيغمبركشى را ذكر مى‌كند كه كار يهوديان است و همچنين در دو آيه بعد سخن يهود را نقل مى‌كند كه گفتند:

خداى ما عهد كرده كه به هيچ پيغمبرى ايمان نياوريم ... .

يهوديان وقتى اين سخن را گفتند كه امثال آيه:(مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً ...)[1] را شنيدند، اتصال اين سخن به آيه قبل هم كه مى‌فرمايد:(وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ ...) تا اندازه‌اى بر اين معنا شهادت مى‌دهد.

ممكن هم هست اين سخن را بدان جهت گفته باشند كه فقر و فاقه عمومى مؤمنين را ديده، به عنوان تعريض و زخم زبان گفته باشند كه اگر پروردگار مسلمانان توانگر و بى‌نياز بود نسبت به گروندگان به دينش غيرت به خرج مى‌داد و آنان را از گرسنگى نجات مى‌بخشيد، پس معلوم مى‌شود پروردگار مسلمين فقير و ما توانگريم.

(سَنَكْتُبُ ما قالُوا وَ قَتْلَهُمُ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ ...) مراد از كتابت آنچه گفتند ضبط و حفظ و جلوگيرى از محو آن است، و نيز ممكن است كه مراد اين باشد كه ما سخن يهود را در نامه اعمالشان مى‌نويسيم و برگشت هر دو به يك معنا است و مراد از كشتن انبيا بدون حق اين است كه اگر انبيا را نمى‌شناختند و نمى‌دانستند كه مثلا فلان شخص پيغمبر خدا است و يا سهو مى‌كردند، و يا به خطا مى‌رفتند، مى‌توانستيم بگوئيم كه كشتن به حق بوده، ولى يهوديان، پيغمبران را با علم به اينكه پيغمبرند كشتند، پس كشتنشان به غير حق بود، و اگر خداى تعالى در اين آيه شريفه سخن نامبرده يهود


[1] سوره بقره آيه 245 .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 129
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست