responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 130

را در رديف پيغمبركشى آنان قرار داد، براى اين بود كه بفهماند آن سخن دست كمى از پيغمبر كشى نداشت، بلكه سخن عظيم و توهين بزرگى به ساحت مقدس خدا بود، و كلمه حريق در جمله:(نَقُولُ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ) به معناى آتش و يا زبانه آتش است، بعضى گفته‌اند به معناى محرق (سوزاننده) است.

(ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ ...) يعنى اين عذاب حريق به خاطر اعمالى است كه از پيش براى خود فرستاديد، و اگر اعمال را به أيدى- دست‌ها نسبت داده، براى اين است كه غالبا دست وسيله تقديم است، و جمله:(وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ) عطف است بر جمله ما قدمت ... و مى‌خواهد مساله كتابت و عذاب را تعليل نموده، بفرمايد ننوشتن و ثبت نكردن اعمال بندگان، اهمال ورزيدن در نظام اعمال است و اين خود ظلم بسيار و ستم بزرگى است، چون اعمال بندگان يكى دو تا نيست و بندگان هم يك نفر و دو نفر نيستند، پس ننوشتن اعمال بندگان ظلمى بزرگ است و در اين صورت خداى تعالى ظلام به بندگان خواهد بود و خدا منزه از چنين ظلمى است.

( مترجم : و نيز ممكن است كه آوردن كلمه ظلام [كه صيغه مبالغه است‌] براى اشاره به اين بوده باشد كه عذاب حريق آن قدر سخت است، كه اگر مستند به هر مولايى بشود آن مولا نسبت به برده و زير دست خود بسيار سختگير خواهد بود ولى چنين عذابى در قيامت، مستند به خود كفار است نه به خداى تعالى، چون خداى تعالى هرگز چنين ظلمى و چنين عذابى را نسبت به بندگان خود روا نمى‌دارد).

(الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنا ...) اين آيه شريفه صفت همان كسانى را بيان مى‌كند كه در آيه قبلى سخن از آنان به ميان آمده بود و كلمه: عهد بمعناى دستور است، و كلمه قربان به معناى هر نعمتى و هر آن چيزى است كه با پيشكش كردن و هديه كردن آن، به مقام بالايى، تقرب به آن مقام پيدا مى‌كنيم، و در جمله (تَأْكُلُهُ النَّارُ)- آتش آن را بخورد أكل كنايه از سوزاندن است و مراد از اينكه فرمود(قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي ...)، امثال زكريا، يحيى و ساير انبيايى است كه به دست همين يهوديان كشته شدند.

(فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ ...) اين آيه رسول خدا را كه از تكذيب كفار رنج مى‌برد تسلى خاطر مى‌دهد و كلمه زبر جمع كلمه زبور است، و زبور به معناى كتابى است كه مشتمل بر حكمت‌ها و مواعظ باشد و منظور از آن و از كتاب منير كتابهايى از قبيل كتاب نوح، صحف ابراهيم، تورات و انجيل است.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 130
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست