responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 446

و حيرت‌آورترين آن است، كشف مى‌كند از اينكه نسبت به موقعيت خود در برابر ربوبيت پروردگارش و در برابر مردم و اعمال آنان چه ديدى داشته، مى‌فرمايد: عيسى ع خود را نسبت به پروردگارش تنها يك بنده مى‌دانسته كه جز امتثال كارى ندارد و جز به امر مولايش چيزى اراده نمى‌كند و جز به امر او عملى انجام نمى‌دهد و خداى تعالى هم جز اين دستورى به وى نداده كه مردم را به عبادت او به تنهايى دعوت كند، او نيز به مردم جز اين را نگفت كه اى مردم اللَّه را كه پروردگار من و پروردگار شما است بپرستيد. و از ناحيه مردم هم جز اين مسئوليتى نداشته كه رفتار آنان را زير نظر گرفته، در باره آن تحمل شهادت كند و بس، و اما اينكه خدا در روزى كه مردم به سويش برمى‌گردند با ايشان و در ايشان چه حكمى مى‌كند، هيچ ارتباطى با آن جناب ندارد، چه بيامرزد و چه عذاب كند.

ممكن است كسى بگويد: شما در بحث شفاعتى كه قبلا در اين تفسير داشتيد يكى از شفيعان روز جزاء را عيسى نام برديد و گفتيد كه شفاعتش پذيرفته هم مى‌شود و در اينجا مى‌گوئيد آن جناب هيچ كاره است؟.

در پاسخ مى‌گوئيم بله، باز هم مى‌گوئيم او از شفيعان روز جزا است، براى اينكه از شاهدان بحق است و آيه شريفه:(وَ لا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ)[1] بر شفاعت شاهدان به حق كه عالم هستند دلالت دارد، پس به حكم اين آيه عيسى از شفيعان روز جزاء است، براى اينكه در آيه:(وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً)[2] آن جناب را شاهد خوانده و در آيه:(وَ إِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ)[3]، او را عالم به توحيد دانسته (چون توحيد هم يكى از معارفى است كه كتاب و حكمت و تورات و انجيل بر آن ناطقند).

[اعتقاد خرافى به تفديه عيسى 7 (فدا شدن براى رهايى گناهكاران) با اعتقاد به اينكه آن حضرت از شفيعان روز جزا است فرق دارد]

پس اگر در بحث شفاعت گفتيم عيسى ع نيز از شفيعان است در اينجا منكرش نشديم، ليكن شفاعت كردن آن جناب مساله‌اى است و اعتقاد مسيحيان به مساله فديه دادن مساله‌اى ديگر، آنچه را كه در اين مقام در صدد بيانش هستيم اين است كه مى‌خواهيم بگوئيم قرآن كريم تفديه را براى عيسى ثابت نكرده و چنين قدرت و اختيارى به آن جناب نداده است و تفديه‌اى كه مسيحيان بدان معتقدند، اين است كه عيسى ع (با اينكه خداى پسر بود و داراى قدرت خدايى بود و مى‌توانست دشمنان خود را در يك چشم بر هم زدن نابود


[1] شركائى كه مشركين مى‌پرستند و مى‌خوانند مالك شفاعت نيستند، تنها كسانى مالك شفاعتند كه شاهد به حق و داراى علم به توحيد باشند. سوره زخرف، آيه 86 .

[2] سوره نساء، آيه 159 .

[3] سوره مائده، آيه 110 .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 446
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست