responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 445

اينها كه گفته شد بيست و دو خصيصه از مقامات ولايت بود و تمامى اوصافى كه خداى تعالى اين پيامبر بزرگوارش را بدان ستوده و رفعت قدر داده، در آن خلاصه مى‌شود و اين بيست و دو صفت دو قسم است: بعضى از آنها اكتسابى است، مانند رسيدن به مقام بندگى و مقام قرب و صلاح و بعضى‌ها موهبتى و اختصاصى است كه ما هر يك از اين صفات را در موضع مناسبش در اين كتاب به مقدارى كه فهممان يارى مى‌كرد شرح داديم و خواننده مى‌تواند به مظان آن مراجعه نمايد.

3- عيسى چه مى‌گفت؟ و در باره‌اش چه مى‌گفتند؟

قرآن كريم خاطرنشان ساخته كه عيسى عبدى بود رسول، و اينكه هيچ چيزى جز اين ادعا نمى‌كرد و آنچه به وى نسبت مى‌دادند خود او ادعايش را نكرده و با مردم جز به رسالت خدا سخنى نگفته، هم چنان كه قرآن اين معنا را در آيه زير صراحتا از آن جناب نقل كرده مى‌فرمايد:

(وَ إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ؟ قالَ سُبْحانَكَ ما يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لِي بِحَقٍّ، إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ ما فِي نَفْسِي وَ لا أَعْلَمُ ما فِي نَفْسِكَ، إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ، ما قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا ما أَمَرْتَنِي بِهِ: أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ، وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ، إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبادُكَ وَ إِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ، قالَ اللَّهُ هذا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ )[1].

و اين كلام عجيب كه مشتمل بر عصاره‌اى از عبوديت و متضمن جامع‌ترين نكات ادب‌


[1] زمانى كه خداى تعالى مى‌گويد اى عيسى بن مريم آيا تو، به مردم گفته‌اى كه اى مردم به جاى خدا مرا و مادرم را دو معبود براى خود بگيريد؟ عيسى جواب مى‌دهد! منزهى تو اى خدا، مرا نمى‌رسيد كه به مردم چيزى را بگويم كه حقم نبود و به فرض هم گفته باشم تو بدان آگاهى، چون تو مى‌دانى آنچه در نفس من است و من نمى‌دانم آنچه در نزد تو است، زيرا تو علام الغيوبى، من به مردم نگفتم مگر همان دستورهايى كه تو، به من دادى و آن اين بود كه اى مردم خداى تعالى پروردگار من و پروردگار خود را بپرستيد، ما دام هم در بين ايشان بودم شاهد رفتارشان بودم، ولى بعد از آنكه مرا گرفتى خودت مراقب وضع آنان بودى و تو بر هر چيزى شاهد و ناظرى، حال اگر عذابشان كنى كسى حق اعتراض ندارد، چون بندگان خود را عذاب كرده‌اى و اگر بيامرزى باز هم اعتراضى نيست، چون تو هم عزيزى و شكست‌ناپذيرى و هم كار به حكمت مى‌كنى، خداى تعالى مى‌فرمايد امروز روزى است كه راستى راستگويان به آنان سود مى‌رساند. سوره مائده، آيه 116- 119 .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 445
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست