responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 334

تدريج دلالت مى‌كند، براى اينكه نسبت‌ها مختلف است، همين موجودات عالم روى هم چه تدريجى الوجودها و چه غير آنها مخلوق خداى سبحان است و به امر او كه همان كلمه كن باشد موجود شده، هم چنان كه قرآن فرموده:(إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ)[1]، چيزى كه هست بسيارى از آنها وقتى با اسباب تدريجيش مقايسه شود تدريجى الوجود است، اما اگر با قياس به خداى تعالى ملاحظه شود در آن لحاظ نه تدريج هست و نه مهلت، هم چنان كه باز قرآن كريم در جاى ديگر فرموده:(وَ ما أَمْرُنا إِلَّا واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ)[2]، و ما انشاء اللَّه در محلى مناسب اين مطلب را توضيح خواهيم داد.

علاوه بر اين، آن نكته عمده‌اى كه جمله:(ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ) در مقام بيان آن است اين است كه خداى تعالى در خلقت هيچ موجودى احتياجى به اسباب ندارد، تا وضع موجودى كه مى‌خواهد خلق كند بر حسب اختلاف اسباب برايش مختلف شود، مثلا خلقت موجودى برايش ممكن و خلقت موجودى ديگر برايش محال باشد، يكى برايش آسان و ديگرى دشوار باشد، يكى برايش نزديك و ديگرى دور باشد، پس هر چه او اراده كند و بفرمايد: كن موجود مى‌شود، بدون اينكه احتياج به اسباب داشته باشد، اسبابى كه در حالت عادى در پديد آمدن يك موجود دخالت دارد.

(الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ) اين آيه مضمون آيه قبلى را با اينكه با كلمه ان و امثال آن تاكيد كرده بود مجددا تاكيد مى‌كند، نظير تاكيدى كه در اصل داستان و تفصيل آن نموده و فرمود:(ذلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الْآياتِ وَ الذِّكْرِ الْحَكِيمِ ...)، و در عين تاكيد خاطر خطير رسول گرامى خود را مسرت بخشيده، جنابش را دلگرم مى‌كند، به اينكه آن جناب بر حق است و همين باعث مى‌شود كه در احتجاج‌هايش عليه كفار قاطعانه‌تر و شجاعانه‌تر اقدام كند.

[جمله‌(الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ) از بديع ترين بيانات قرآنى است‌]

و جمله:(الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ) از بديع‌ترين بيانات قرآنى است، چون كلمه حق را مقيد به كلمه من كرده كه بر ابتدا دلالت مى‌كند و هيچ حرف ديگرى اين معنا را نمى‌رسانيد، مثلا اگر مى‌فرمود: الحق مع ربك، حق با رب تو است ، نه تنها آن معنا را نمى‌رسانيد، بلكه بويى از شرك در آن احساس مى‌شد، يعنى ممكن بود كسى خيال كند كه‌


[1] فرمان نافذ خدا( در عالم) چون اراده خلقت چيزى را كند به محض اينكه گويد موجود باش بلافاصله موجود خواهد شد. سوره يس، آيه 82 .

[2] امر ما جز يكى نيست آن هم مانند چشم بر هم زدن. سوره قمر، آيه 50 .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 334
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست