نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 335
خداى تعالى و حق، دو موجود باهمند و نيز بويى از
عجز از آن احساس مىشد، چون ممكن بود كسى خيال كند كه خداى تعالى به خودى خود
ناتوان است و حق او را يارى مىكند.
نكتهاى كه
از كلمه من فهميده مىشود اين است كه در عالم آنچه حق است و هر قضيه و
حكمى كه داراى واقعيت مىباشد، هر چه بوده و هر قدر هم كه بديهى باشد، همچون
قضيه: عدد چهار زوج است و عدد يك نصف عدد دو است و ...
بديهى و ضرورى مىباشد، بالآخره انسان آن را از خارج گرفته، يعنى از واقعيت هستى
اخذ كرده است و واقعيت خارج، همهاش وجود و وجود همهاش از ناحيه خداى تعالى است،
هم چنان كه خير همهاش از او است، و به همين جهت است كه از صفات خداى تعالى است
كه:(لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ)[1]، پس غير او هر عملى
بكند، وقتى بازخواست نمىشود كه عملش حق باشد. و اما فعل خداى تعالى چون از مقوله
وجود است، قهرا صورت علميهاش جز حق نمىتواند چيز ديگرى باشد. سادهتر بگويم: فعل
خدا دو جور نيست تنها يك جور است آن هم حق.
بحث روايتى
[ (در ذيل آيات كريمه گذشته)]
[رواياتى
در باره برترين زنان عالم: (فاطمه (س) مريم، خديجه و آسيه)]
در تفسير قمى
در ذيل آيه:(يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ
اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمِينَ) آمده كه امام فرمود: خداى تعالى در
اين آيه دو بار اصطفاى مريم را ذكر كرده، معناى اولى اين است كه خدا او را اختيار
كرده و از ساير زنان عالم انتخاب فرموده و معناى اصطفاى دوم و مراد از آن اين است
كه مريم بدون شوهر حامله شد و خدا او را به اين امتياز از ساير زنان عالم ممتاز
نمود.[2] و در
تفسير مجمع البيان است كه امام ابو جعفر ع فرمود معناى آيه اين است كه خداى تعالى
تو را براى ذريه انبيا اصطفا و اختيار كرد، و از زنا تطهير نمود و تو را براى
ولادت عيسى ع بدون اينكه شوهرى داشته باشى اصطفا نمود.[3]
مؤلف قدس سره: معناى اينكه فرمود: تو را براى ذريه انبيا اصطفا كرد، اين است كه
خداى تعالى تو را انتخاب كرد تا ذريه صالحى باشى، سزاوار آنكه به انبيا منتسب شوى
و
[1] خداى تعالى در آنچه مىكند بازخواست نمىشود، اين خلق اويند
كه بازخواست مىشوند.