responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 31

كه كتابى متشابه و مثانى است، بطورى كه پوست بدن مردم خدا ترس، از شنيدن آن جمع مى‌شود، و فرموده: (كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ‌) ... [1] و مسلما منظور از اين تشابه غير از آن تشابه است، منظور از اين آنست كه آيات اين كتاب (چه محكمش و چه متشابهش) از اين نظر كه يك اسلوب بى‌نظير دارند، و همه آنها در بيان حقايق و حكمت‌ها و هدايت به سوى حق صريح و اسلوبى متقن دارند، متشابه و نظير هم هستند، و منظور از تشابه در آيه مورد بحث، (بدليل اين كه، در مقابل محكم قرار گرفته، و نيز به قرينه اين كه، فرموده بيماردلان تنها آيات متشابه را گرفته، جار و جنجال بپا مى‌كنند، و مى‌خواهند آنها را به دلخواه خود تاويل نمايند مترجم ) اين است كه آيات متشابه طورى است كه مقصود از آن براى فهم شنونده روشن نيست، و چنان نيست كه شنونده به مجرد شنيدن آن، مراد از آن را درك كند، بلكه در اين كه منظور، فلان معنا است يا آن معناى ديگر ترديد مى‌كند، و ترديدش بر طرف نمى‌شود تا آن كه به آيات محكم رجوع نموده و به كمك آنها معناى آيات متشابه را مشخص كند، و در نتيجه همان آيات متشابه نيز محكم شود، پس آيات محكم به خودى خود محكم است، و آيات متشابه به وسيله آيات محكم، محكم مى‌شود.

مثلا آيه شريفه:(الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‌)[2] آيه متشابه است، چون معلوم نيست منظور از برقرار شدن خدا بر عرش چيست؟ شنونده در اولين لحظه كه آن را مى‌شنود در معنايش ترديد مى‌كند، ولى وقتى مراجعه به آيه:(لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‌ءٌ)[3] مى‌كند مى‌فهمد كه قرار گرفتن خدا مانند قرار گرفتن ساير موجودات نيست و منظور از كلمه استوا برقرار شدن تسلط بر ملك و احاطه بر خلق است، نه روى تخت نشستن، و بر مكانى تكيه دادن، كه كار موجودات جسمانى است، و چنين چيزى از خداى سبحان محال است.

و باز نظير آيه شريفه:(إِلى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ)[4] كه وقتى شنونده آن را مى‌شنود، بلافاصله به ذهنش خطور مى‌كند كه خدا هم، مانند اجسام ديدنى است، و وقتى به آيه:(لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ)[5] مراجعه مى‌كند آن وقت مى‌فهمد كه منظور از نظر كردن تماشا كردن با چشم مادى نيست.


[1] سوره زمر آيه 23.

[2] سوره طه آيه: 5.

[3] سوره شورى آيه 11.

[4] بعضى از نفوس در قيامت به پروردگار خود نظر مى‌كنند. سوره قيامت آيه 23.

[5] سوره انعام آيه 103.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 31
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست