نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 32
و همچنين وقتى آيه نسخ شده را با آيه ناسخ مقايسه
مىكند آن وقت مىفهمد كه عمر اولى در اصل كوتاه بوده، و حكمش محدود به حدى از
زمان بوده و بعد از آن زمان، كه همان زمان نزول آيه ناسخ باشد، حكمش از اعتبار
مىافتد، و همچنين مثالهايى نظير اين سه مثل.
پس اين بود
آن معنايى كه از دو كلمه محكم و متشابه به ذهن مىرسد، و
فهم ساده، آن را از مجموع آيه مورد بحث مىفهمد، چون اگر فرض كنيم كه حتى تمامى
آيات قرآنى متشابه است، آيه مورد بحث، بطور قطع آيهايست محكم كه حتى سادهترين
فهمها هم آن را مىفهمد.
و اگر فرض
كنيم كه اين آيه از آيات متشابه است آن وقت تمامى آيات قرآن متشابه مىشود، ديگر
جا ندارد كه آيات را به دو قسم، محكم و متشابه تقسيم كند، و بفرمايد:(هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ) و ديگر جمله:(هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ) دردى را دوا نخواهد كرد، براى اين كه فرض
كرديم خودش هم متشابه است.
و نيز، ديگر
آيه شريفه:(كِتابٌ فُصِّلَتْ آياتُهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ
يَعْلَمُونَ بَشِيراً وَ نَذِيراً)[1] معناى صحيحى
نخواهد داشت.
و نيز احتجاج
خداى عز و جل در آيه شريفه:(أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ
وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً
كَثِيراً)[2]، عليه
آنهايى كه در آيات قرآن تدبر نمىكنند احتجاجى صحيح نمىبود.
و همچنين
آيات ديگر كه قرآن را هدايت ، نور ،
تبيان ، بيان ، مبين ، ذكر و امثال آن
توصيف كرده، معناى صحيحى نخواهد داشت.
علاوه بر
اينكه هر كس آيات قرآن را از اول تا آخر مورد دقت قرار دهد، هيچ شكى نمىكند در
اينكه حتى يك آيه از آن، بدون مدلول و معنا (بطورى كه خواننده هيچ معنايى از آن
نفهمد) وجود ندارد، بلكه تمامى آيات آن، ناطق به مدلول خود هست، حال يا مانند آيات
محكم ناطق به يك مدلول و معنا است، بطورى كه هيچ عارف به كلامى در آن شك نمىكند و
يا مانند آيات متشابه كه بين چند معنا مشتبه است و با صراحت مىدانيم كه يكى از آن
معانى مراد است.
چيزى كه هست
اين است كه خواننده در اينكه كداميك از آن معانى مقصود است