نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 303
همين جهت ولادت را مستند به عمل نكاح مىكنند،
همانطور كه ساير مسببات را به اسبابش مستند مىكنند، و چون انعقاد نطفه عيسى از
اين مجرا نبوده و پارهاى از اسباب عاديه و تدريجيه را نداشته، قهرا هستيش مستند
به صرف كلمه تكوين بوده، بدون اينكه اسباب عاديه در آن دخالت داشته باشد، پس عيسى
خود كلمه است و آيه:(وَ كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى
مَرْيَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ)[1].
و نيز آخر
آيات مورد بحث كه مىفرمايد:(إِنَّ مَثَلَ عِيسى عِنْدَ اللَّهِ،
كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ، ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ)[2] مؤيد اين معنا است و به نظر ما اين
وجه بهترين وجه در تعبير عيسى ع به كلمه است.
[وجه تسميه
عيسى بن مريم 8 به مسيح ]
و كلمه
مسيح به معناى ممسوح است. و اگر آن جناب را به اين نام ناميدند، به اين
مناسبت بوده كه آن جناب ممسوح به يمن و بركت بوده و يا براى اين بوده كه آن جناب
ممسوح به تطهير از گناهان بوده و يا با روغن زيتون تبرك شده ممسوح گشته، چون
انبياء روغن زيتون به خود مىماليدند و يا بدين جهت است كه جبرئيل بال خود را در
هنگام ولادت آن جناب بر بدن او ماليده تا از شر شيطان محفوظ باشد و يا براى اين
بوده كه آن جناب همواره دست بر سر ايتام مىكشيده و يا براى اين بوده كه دست بر
چشم اشخاص نابينا مىكشيده و آنان را بينا مىكرده و يا بدين جهت مسيحش خواندند كه
دست بر بدن هيچ بيمارى نمىكشيده مگر آنكه شفا مىيافته، اينها وجوهى است كه در
وجه تسميه عيسى بن مريم (ع) به مسيح ذكر كردهاند.
ليكن آن وجهى
كه مىتوان بدان اعتماد نمود اين است كه لفظ مسيح در ضمن بشارتى كه جبرئيل به
مادرش داده بود آمده، و قرآن آن بشارت را چنين حكايت نموده:(إِنَّ
اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ
...)، پس قبل از آنكه آن جناب كورى را بينا كند و يا بيمارى را شفا دهد و
اصولا به حكم اين آيه قبل از ولادت، مسيح ناميده شده بود.
و كلمه
مسيح عربى كلمه مشيحا ى عبرى است كه در كتب عهدين عبرى زبان
آمده و بطورى كه از آن دو كتاب استفاده مىشود، رسم بنى اسرائيل چنين بوده كه هر
پادشاهى تاجگذارى مىكرده، از جمله مراسم تاجگذارى اين بوده كه كاهنان او را با
روغن مقدس مسح
[1] مسيح فرستاده خدا و كلمهاى است كه خدا آن را به مريم القا
كرد و روحى است از او. سوره نساء آيه 171 .
[2] مثل عيسى نزد خدا نظير مثل آدم است كه نخست او را از خاك
درست كرد و سپس به او گفت باش ، پس او موجود شد.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 303