نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 16
از همين جا روشن مىشود، روشى كه قرآن در مساله
سعادت و شقاوت طى كرده غير از آن روشى است كه ماديين پيش گرفتهاند، و انسان فرو
رفته در ماديات هم اگر بخواهد زندگيش گوارا شود بايد از مكتبى پيروى كند كه سعادت
حقيقى را سعادت بداند، و شقاوت حقيقى را شقاوت بداند، چون قرآن آنچه واقعا سعادت
است سعادت مىداند، و آنچه براستى شقاوت است شقاوت مىخواند.
قرآن به
پيروان خود تلقين مىكند كه دل، به غير خدا نبندند، و به آنان اين باور را مىدهد
كه تنها مالكى كه مالك حقيقى هر چيز است خدا است، هيچ چيزى جز بوسيله خدا روى پاى
خود نمىايستد، (چنين كسى اگر دوا مىخورد دواى خدا را مىخورد، و اگر غذا مىخورد
غذاى او را مىخورد، براى دوا و غذا و هيچ چيز استقلال در تاثير قائل نيست
مترجم و نيز چنين كسى هيچ هدفى را جز براى او دنبال نمىكند.
و چنين
انسانى در دنيا چيزى بجز سعادت براى خود نمىبيند، آنچه مىبيند يا سعادت روح و
جسم او هر دو است، و يا تنها سعادت روح او است، و غير اين دو چيز را عذاب و دردسر
مىداند، بخلاف انسان دل بسته به ماديات و هواى نفس كه چنين فردى چه بسا خيال كند
آن اموال و ثروتى كه براى خود جمعآورى كرده مايه خير و سعادت او است، ولى به زودى
بر خبط و گمراهى خود واقف مىشود، و همان سعادت خيالى تبديل به شقاوت يقينى مىشود
چنان كه خداوند فرموده:(فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّى
يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ)[1].
و نيز
فرموده:(لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ
فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ)[2].
علاوه بر
اينكه در هيچ جاى دنيا و نزد هيچ يك از دنياپرستان مادى، نعمتى كه لذت خالص باشد
وجود ندارد، بلكه اگر از نعمتى لذتى مىبرند همان لذت توأم با غم و اندوه است،
[1] بحال خودشان وابگذار تا در ماديات فرو روند و سرگرم بازى
باشد تا بناگاه روزى را كه وعده داده شدهاند ديدار كنند. سوره معارج آيه 42.
[2] تو از اين در غفلت بودى. ما پرده از پيش چشمت كنار زديم، و
در نتيجه امروز چشمانت تيزبين شده است. سوره ق آيه 22.
[3] پس از هر كس كه از ياد ما اعراض مىكند و بجز زندگى دنيا
نمىخواهند، روى برگردان، اينها سطح فكرشان اينقدر كوتاه است. سوره نجم آيه 30.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 16