responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 86

هيچ دليلى بر آن نيست، و از آن سخيف‌تر اين است كه بعضى‌[1] گفته‌اند: معناى جمله اين است كه: تكذيب‌گران رسولان بدانند كه رسولان، رسالات پروردگار خود را به ايشان ابلاغ كردند.

و در جمله‌(وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ) ضمير جمع بنا بر وجهى كه ما اختيار كرديم به رسولان بر مى‌گردد، و ظاهرا اين جمله متمم معناى حراست سابق الذكر است، پس جمله‌(مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ) به نگهبانان بين رسول و مردم، و جمله و من خلفه به نگهبانان بين رسول و خدا اشاره مى‌كند، و جمله‌(وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ) به اينكه خداى تعالى احاطه علمى به دل و نفس رسول 6 دارد اشاره مى‌كند، در نتيجه آيه شريفه مى‌فهماند كه وحى خدا- از مصدر وحى گرفته تا نفس رسول و از رسول گرفته تا مردم. از هر گونه تغيير و تبديلى ايمن است.

ممكن هم هست مراد از جمله مورد بحث تنها نفس رسول نباشد، بلكه هم آن را شامل باشد و هم مسير وحى را و هم همه امورى را كه به نحوى با رسول و رسالت تعلق و ارتباط دارد، هم چنان كه جمله بعدى كه مى‌فرمايد:(وَ أَحْصى‌ كُلَّ شَيْ‌ءٍ عَدَداً) در صدد اين است كه عموميت علم خدا به اشيا را افاده كند، البته علم به عدد اشيا و تميز آنها از يكديگر، پس از آنچه در باره سه آيه اخير گذشت چهار نكته به دست آمد.

[چهار مطلب كه از سه آيه اخير مورد بحث استفاده مى‌شود]

اول اينكه: علم به غيب بالأصاله و مستقلا خاص خداى تعالى است، به آن معنايى كه توضيح داديم، پس خداى تعالى به ذات خودش عالم به غيب است، و ديگران اگر علمى به غيب داشته باشند به تعليم او دارند، با اين نكته كه از آيه استفاده كرديم روشن مى‌شود كه هر جا خداى تعالى از انبيا حكايت كرده كه منكر علم غيب خود شده‌اند، منظور اين بوده كه بفهمانند ما رسولان، بالأصاله و مستقلا علم به غيب نداريم، نه اينكه با وحى خدا هم داناى به غيب نمى‌شويم، مانند آنجا كه فرموده:( قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا)(أَعْلَمُ الْغَيْبَ )[2] و آنجا كه فرموده:(وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ)[3]، و آنجا كه فرموده:(قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْرِي ما يُفْعَلُ بِي وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى‌ إِلَيَّ)[4].


[1] تفسير كشاف، ج 4، ص 633.

[2] بگو من ادعا نمى‌كنم كه خزينه‌هاى خدا در دست من است، و من غيب نمى‌دانم. سوره انعام، آيه 50.

[3] و اگر من غيب‌دان بودم خيرات و منافع زيادى جمع مى‌كردم. سوره اعراف، آيه 188.

[4] بگو من از ميان رسولان رسولى نوظهور نيستم نه مى‌دانم كه با من چه مى‌كنند، و نه اينكه با شما چه مى‌كنند، و پيروى نمى‌كنم مگر آنچه را كه به من وحى مى‌شود. سوره احقاف، آيه 9.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 86
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست