responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 80

خطا) است، كه در مقابلش رشد را آورده، و تعبير از غى به ضرر از باب تعبير به مسبب از سبب است.

(قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً إِلَّا بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ) فعل يجيرنى از مصدر اجاره است، كه به معناى دادن جوار (پناه و همسايگى) است، و حكم جوار دادن اين است كه جوار دهنده بايد از پناهنده خود حمايت كند، و جلو هر كسى را كه بخواهد به او آسيب رساند بگيرد، و ظاهرا كلمه ملتحد اسم مكان و به معناى محلى باشد كه شخص مورد آسيب خود را به آن محل كنار بكشد، تا از شرى كه متوجه او است ايمان بماند. ولى بعضى‌[1] گفته‌اند: اين كلمه به معناى محل دخول است، و جمله من دونه متعلق به اين كلمه، و به منزله قيدى توضيحى براى آن است، و ضمير در آن به خداى تعالى بر مى‌گردد، و كلمه بلاغ به معناى تبليغ است.

و استثناى الا بلاغا استثنا از كلمه ملتحدا است، و جمله من اللَّه متعلق است به مقدر، و تقدير آن كائنا من اللَّه است، هر چند كه شايد به ذهن برسد كه متعلق به كلمه بلاغا باشد، ولى نمى‌تواند متعلق به آن باشد، براى اينكه ماده بلاغ اگر بخواهد متعدى شود با حرف عن متعدى مى‌شود نه با حرف من ، و به همين جهت است كه بعضى‌[2] از همانهايى كه من اللَّه را متعلق به بلاغا دانسته‌اند گفته‌اند: كلمه من در اينجا به معناى عن است، و معناى جمله به هر حال اين است كه: من تفاوتى با شما ندارم، به جز تبليغ اسما و صفاتى كه خدا داراى آن است.

و در باره كلمه و رسالاته بعضى‌[3] گفته‌اند: عطف است بر كلمه بلاغا ، و تقدير كلام الا بلاغا من اللَّه و الا رسالاته است. بعضى‌[4] ديگر گفته‌اند: عطف است بر كلمه جلاله اللَّه ، و كلمه من به معناى عن است، و معناى جمله الا بلاغا عن اللَّه و عن رسالاته است.

و در باره اينكه كلمه الا بلاغ و رسالات را از چه چيزى استثناء مى‌كند قولى‌[5] ديگر


[1] روح المعانى، ج 29، ص 93.

[2] روح المعانى، ج 29، ص 94.

[3] تفسير كشاف، ج 4، ص 632.

[4] روح المعانى، ج 29، ص 94.

[5] تفسير قرطبى، ج 19، ص 26.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 80
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست