responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 640

كن، (چون كلمه نحر به معناى سر بريدن شتر به آن نحو خاص است، هم چنان كه كلمه ذبح به معناى سر بريدن ساير حيوانات است).

بعضى‌[1] ديگر گفته‌اند: معنايش اين است كه براى پروردگارت نماز بخوان، و وقتى سر از ركوع بر مى‌دارى به طور كامل بايست.

بعضى‌[2] ديگر معانى ديگرى هم ذكر كرده‌اند.

(إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ) كلمه: شانئ به معناى دشمن خشمگين، و كلمه أبتر به معناى اجاق كور است، و اين كسى كه چنين زخم زبانى به آن جناب زده بود عاصى بن وائل بوده.

بعضى گفته‌اند: مراد از ابتر منقطع از خير، و يا منقطع از قوم خويش است، كه خواننده توجه فرمود اين قول با روايات شان نزول نمى‌سازد.

بحث روايتى [رواياتى در باره اينكه مراد از نحر در(فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ) بلند كردن دست‌ها در موقع اداء تكبير نماز است‌]

در الدر المنثور است كه بخارى ابن جرير و حاكم از طريق ابى بشر از سعيد بن جبير از ابن عباس روايت كرده‌اند كه گفت: كوثر آن خيرى است كه خداى تعالى به رسول خدا 6 داد. ابو بشر مى‌گويد: به سعيد بن جبير گفتم جمعى از مردم معتقدند كه كوثر نام نهرى در بهشت است. سعيد گفت نهرى هم كه در بهشت است يكى از خيرهايى است كه خداى تعالى به آن جناب ارزانى داشته‌[3].

و در همان كتاب آمده كه ابن ابى حاتم، حاكم، ابن مردويه، و بيهقى در كتاب سنن خود، از على بن ابى طالب روايت كرده‌اند كه فرموده وقتى اين سوره بر رسول خدا 6 نازل شد، از جبرئيل پرسيد: اين نحيرة كه خداى عز و جل مرا بدان مامور فرموده چيست؟ گفت: منظور نحيرة نيست، بلكه خداى تعالى مامورت كرده وقتى مى‌خواهى احرام نماز ببندى دستهايت را بلند كنى، هم در تكبيرة الاحرام و هم در هنگام ركوع رفتن و هم در موقع سر از ركوع برداشتن، كه اين نماز ما و نماز فرشتگانى است كه در هفت آسمان هستند، و براى هر چيزى زينتى است، و زينت نماز دست بلند كردن در هر تكبير است.


[1] ( 1 و 2) الدر المنثور، ج 6، ص 403.

[2] ( 1 و 2) الدر المنثور، ج 6، ص 403.

[3] الدر المنثور، ج 6، ص 402.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 640
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست