نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 628
است كه با
ايشان نماز جماعت خوانديم، و نماز نافله را با جماعت نمىشود خواند.
و
اما روايت مفضل بن صالح كه به آن استدلال كردهاند بر وحدت دو سوره، بر تعدد بيشتر
دلالت دارد (براى اينكه در آن آمده در يك ركعت بين دو سوره ضحى
و ا لم نشرح ، و نيز بين دو سوره فيل و ايلاف
جمع مكن)، و اين صريح است در تعدد.
پس
حق مطلب آن است كه روايات اگر در اين باره دلالتى داشته باشد دلالت دارد بر اينكه
جائز است دو سوره ضحى و ا لم نشرح و دو سوره فيل و ايلاف
را در يك ركعت نماز واجب خواند، ولى در غير واجبات نمىتوان خواند، و مؤيد اين
دلالت روايت راوندى است كه در كتاب الخرائج و الجرائح خود آن را از داوود رقى از
امام صادق (ع) نقل كرده، و در آن آمده: همين كه فجر طلوع كرد برخاست اذان و اقامه
گفت، و مرا در طرف راست خود بپا داشت، و در ركعت اول سوره حمد و سوره ضحى را، و در
ركعت دوم حمد و قل هو اللَّه احد را خواند، و سپس قنوت گرفت، و سلام داد آن گاه
نشست[1].
(لِإِيلافِ قُرَيْشٍ إِيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّيْفِ)
ماده الف - به كسره همزه- كه مصدر ثلاثى مجرد و باب افعالش
ايلاف مىآيد، به معناى اجتماع با همبستگى و الفت است، و به قول راغب اصلا
الفت را به همين جهت الفت مىگويند[2].
و
در صحاح اللغة آمده: وقتى گفته مىشود: فلان قد آلف هذا الموضع ،
معنايش اين است كه فلانى با اين محل انس گرفته، و معناى اينكه گفته شود:
فلان آلف غيره هذا الموضع اين است كه فلانى آن شخص ديگر را با اين محل مانوس
كرد، و گاه مىشود كه همين تعبير يعنى تعبير به باب افعال در مورد لازم نيز استعمال
مىشود، مثلا گفته مىشود:
فلان الف هذا الموضع و يا يالف هذا الموضع ايلافا ، يعنى فلانى
با اين محل انس گرفته و يا انس مىگيرد[3].
و
كلمه قريش نام عشيره و دودمان رسول خدا 6 است، كه همگى از نسل نضر
بن كنانهاند كه نامش قريش نيز بوده، و كلمه رحلت - همانطور كه در مجمع
البيان[4] آمده- به
معناى حالتى است كه يك انسان سوار بر راحله و در حال سير دارد،
[1] وسائل الشيعه، ج 4، ص 744، به نقل از خرائج راوندى.