نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 618
و از داخل
آن نجات نمىيابد.
(فِي عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ) كلمه عمد - با فتحه عين
و فتحه ميم- جمع عمود (ستون) است، و كلمه ممدده اسم مفعول از مصدر تمديد
است، و تمديد مبالغه در مد (كشيدن) است.
بعضى[1]
از مفسرين گفتهاند: منظور از(عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ) گل
ميخهايى است كه اهل عذاب را ميخكوب مىكند.
بعضى[2]
ديگر گفتهاند: عمد ممدده تنههاى درختان است كه چون مقطار، زندانى را با آن
مىبندند، و مقطار چوب و يا تنه درختى بسيار سنگين است، كه در آن
سوراخهايى باز مىكردند تا پاهاى دزدان و ساير مجرمين زندانى را در آن سوراخها
كنند، بعضى ديگر معانى ديگرى براى آن كردهاند.
بحث
روايتى [ (رواياتى در باره شان نزول سوره همزه، معناى همزه و
لمزه و ... مراد از(عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ))]
در
روح المعانى در ذيل آيه (وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ)
گفته است اين سوره بنا به روايتى كه ابن ابى حاتم از طريق ابن اسحاق از عثمان بن
عمر نقل كرده، در شان ابى بن خلف و بنا به روايتى كه سدى نقل كرده در شان ابى بن
عمر و ثقفى، معروف به اخنس بن شريق نازل شده، چون مردى هرزه دهن بود، بسيار غيبت
مردم را مىكرد، و به آنان تهمت مىزد و بنا بر آنچه ابن اسحاق نقل كرده امية بن
خلف جمحى نسبت به رسول خدا 6 همز و لمز مىكرد، و بنا بر آنچه ابن جرير و غير او
از مجاهد نقل كردهاند، در باره جميل بن عامر و بنا بر آنچه ديگران گفتهاند در
شان وليد بن مغيره و بدگوئيش نسبت به رسول خدا 6 و سعى در تنقيص آن جناب نازل
شده، و بنا بر قولى ديگر در شان عاص بن وائل نازل شده است[3].
مؤلف:
روح المعانى سپس گفته: ممكن است در باره همه نامبردگان نازل شده باشد[4].
ولى به نظر ما بعيد نيست كه راويان احاديث نامبرده، هر يك به سليقه خود سوره را بر
يكى از نامبردگان تطبيق كردهاند، و از اينگونه تطبيقها در روايات شان نزول بسيار
است.