نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 61
(قالُوا يا قَوْمَنا إِنَّا سَمِعْنا كِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى
مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى طَرِيقٍ
مُسْتَقِيمٍ يا قَوْمَنا أَجِيبُوا داعِيَ اللَّهِ)[1]، و آيات ديگرى كه به ساير خصوصيات جنيان اشاره
مىكند.
از
كلام خداى تعالى استفاده مىشود كه ابليس از طايفه جن بوده، و داراى فرزندان و
قبيلهاى است، چون در قرآن مىخوانيم:(كانَ مِنَ الْجِنِّ
فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ)[2]، و
نيز مىخوانيم:(أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِياءَ مِنْ
دُونِي)[3]، و
نيز مىخوانيم:(إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا
تَرَوْنَهُمْ)[4].
[بيان]
(فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً) اين جمله
از ايمان جنيان به قرآن و تصديق آن به اينكه حق است خبر مىدهد، و جمله(وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً)، ايمانشان به قرآن را تاكيد
مىكند و مىفهماند كه ايمان جنيان به قرآن همان ايمان به خدايى است كه قرآن را
نازل كرده، در نتيجه رب ايشان هم همان خداست، و ايمانشان به خداى تعالى ايمان
توحيدى است، يعنى احدى را ابدا شريك خدا نمىگيرند.
[وجوه
مختلف در باره قرائت ان به فتح همزه- در(وَ أَنَّهُ تَعالى
جَدُّ رَبِّنا ...) و آيات بعد از آن كه حكايت سخنان جنيان است
بعد از ايمان آوردنشان]
(وَ أَنَّهُ تَعالى جَدُّ رَبِّنا مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً)
مفسرين[5]
كلمه جد را به عظمت و بعضى[6]
به بهره معنا كردهاند. و آيه شريفه در معناى تاكيدى است براى جمله(وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً) و قرائت مشهور، كلمه
أنه را به فتحه همزه خوانده، و بعضى[7]
آن را و آيات بعدش را كه دوازده آيه است به كسر همزه خواندهاند، و درست هم همين
است، چون سياق ظهور در اين دارد كه آيات حكايت كلام جن است.
و
اما قرائت به فتحه وجه روشنى ندارد، بعضى[8]
ها آن را توجيه كردهاند به اينكه جمله و انه ... عطف است بر ضمير
مجرور در جمله امنا به و تقدير كلام امنا به و بانه تعالى
[1] گفتند اى قوم ما آگاه باشيد كه ما كتابى را شنيدهايم كه بعد
از موسى نازل شده و كتابهاى آسمانى قبل را تصديق دارد، كتابى است كه به سوى حق و
به سوى طريق مستقيم هدايت مىكند، اى قوم ما منادى خدا را اجابت كنيد. سوره احقاف،
آيه 31.
[2] او از جن بود و در آخر از امر پروردگارش سرپيچى كرد. سوره
كهف، آيه 50.
[3] آيا ابليس و ذريه او را به جاى من اولياى خود مىگيريد. سوره
كهف، آيه 50.
[4] و او و قبيلهاش از جايى كه شما ايشان را نبينيد مىبينند.
سوره اعراف، آيه 27.