responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 605

مؤلف: اين روايت معنايى را كه ما كرديم تاييد مى‌كند.

[رواياتى بيانگر اينكه مراد از نعيمى كه از آن سؤال مى‌شود محمد و آل او :، يا ولايت اهل بيت : است و توضيحى در اين باره، با بيان رابطه بين نعمت بودن نعمت‌ها و هدايت دينى‌]

و در تفسير قمى به سند خود از جميل از امام صادق (ع) روايت كرده كه گفت: به آن حضرت عرضه داشتم معناى آيه‌(لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ) چيست؟ فرمود: اين امت بازخواست مى‌شود از نعمت رسول اللَّه، و سپس از نعمت ائمه اهل بيتش‌[1].

و در كافى به سند خود از ابى خالد كابلى روايت آورده كه گفت: وارد شدم بر امام ابو جعفر (ع) دستور داد غذا آوردند، من با آن جناب طعام خوردم، طعامى كه پاكيزه‌تر و لطيف‌تر از آن در عمرم نخورده بودم، همين كه از طعام فارغ شديم، فرمود: اى ابو خالد اين طعام را چگونه ديدى؟ و يا فرمود: طعام ما را چگونه ديدى؟ عرضه داشتم فدايت شوم، من در عمرم طعامى پاكيزه‌تر و نظيف‌تر از اين نخورده بودم، ولى در حين خوردن به ياد آيه افتادم كه خداى تعالى مى‌فرمايد:(ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ) پس حضرت فرمود: خداى تعالى از خوردن شما نمى‌پرسد ، تنها از آن دين حقى كه شما بر آنيد بازخواست مى‌كند[2].

و نيز در آن كتاب به سند خود از ابو حمزه روايت كرده كه گفت: با جماعتى نزد امام صادق (ع) بوديم، حضرت دستور داد طعام بياورند، طعامى آوردند كه در تمام عمرمان لذيذتر و خوشبوتر از آن نخورده بوديم، بعد خرمايى آوردند كه آن قدر شفاف و صاف و زيبا بود كه همه را به تماشا واداشت، مردى از حضار گفت: به زودى از اين نعيمى كه نزد پسر پيغمبر از آن متنعم شديد بازخواست مى‌شويد، امام (ع) فرمود: خداى عز و جل كريم‌تر و شانش جليل‌تر از آن است كه طعامى به بنده‌اش بدهد، و آن را براى شما حلال و گوارا بسازد، آن وقت بازخواستتان كند كه چرا خورديد؟ بلكه منظور از نعيم در آيه‌(لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ) تنها نعمت محمد و آل محمد (ع) است كه به شما ارزانى داشته‌[3].

مؤلف: و اين معنا به طرق ديگر و عبارات مختلفى از ائمه اهل بيت (ع) روايت شده، و در بعضى از آنها آمده كه منظور از نعيم، ولايت (دوستى و اطاعت) ما اهل بيت است‌[4]. و برگشت اين معنا به همان معنايى است كه ما خاطرنشان ساخته و گفتيم، منظور از نعيم تمامى نعمت‌هايى است كه خداى تعالى به بشر انعام فرموده، بدان جهت كه نعمت است، (و ولايت اهل بيت از ارزنده‌ترين مصاديق آن است بلكه با راهنمايى امامان‌


[1] تفسير قمى، ج 2، ص 440.

[2] ( 2 و 3) فروع كافى، ج 6، ص 280، ح 5 و ح 3.

[3] ( 2 و 3) فروع كافى، ج 6، ص 280، ح 5 و ح 3.

[4] تفسير برهان، ج 4، ص 502، ح 6.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 605
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست